• چکیده : |
,""ویتگنشتاین" طی سالهای 16-1914 یادداشتهایی با رویكرد تحقیقات فلسفی نگاشته و تاكید اساسی وی در آن تبیین منطق و بنیادهای منطق و قضایای منطقی و ثواب منطقی و به ویژه قضایای منطقی است. در این یادداشتها انسان به مثابهی موجودی اخلاقی و صاحب خرد عملی دانسته شده و این انسان است كه با وجود او خوب و بد معنی مییابد و فراتر از آن در جهان خوب و بد راه مییابد، زیرا انسان فاعل مختار شناسایی در عمل و نظر آن روی میآورد. از نظر ویتگنشتاین در یادداشتها، اعتقاد به خداوند یعنی به زندگی معنی بخشیدن و یا معنی زندگی را درك كردن در حالی كه معنی جهان هنوز در این اعتقاد روشن نیست. جهان برای خداوند معنی دارد اما نه بدان معنی كه ما به جا میآوریم. ویتگنشتاین همچون فرگه و راسل گزارهها را تابع عبارتهای آن میداند. گزاره خود عبارت است و عبارت آن چیزی است كه برای معنی گزارهی این همانی همچون برای گزارههای دیگر اساسی است. در عبارت گزارهی این همانی با دیگر گزارهها مشترك است. عبارت این همان شكل عام گزارههای دیگر را دارد. تبیین و تحدید ماهیت گزارهها بسیار طاقتفرسا و دشوار است. ویتگنشتاین شكوهی خود را در عبارتی از این كتاب چنین بیان میكند: تقریبا حاضرم از همهی كوششهایم دست بردارم. یادداشتها آینهی این كوششهای سخت ویتگنشتاین است. این اثر بیش از هر كتاب دیگر ویتگنشتاین دربارهی ماهیت منطقی گزارهها به نحو مطلق و غایت حدود منطقی و یا مكانی آنها و به خصوص حدود گزارههای این همانی است كه مكان و حدود منطقی عالم و انسان را بازگو میكند." |