• چکیده : |
,""آقای ضیابری" در یك روستا معلم و تمام سعی وی بر این است كه دانشآموزانی نیككردار و پاكاندیشه بپرورد. رابطهی بچهها با وی صمیمانه و دوستانه است. این كتاب شرح خاطرات وی از آن روستا و تدریس در آن منطقه است. ضیابری تنها معلم نیست بلكه درگیر در تمام مسائل و اتفاقات روستا است و سعی دارد با كدخدامنشی مشكلات را حلوفصل كند. او آنقدر در این محیط غرق شده كه عضوی از آن فضا و جامعه به شمار میرود. كتاب از شش بخش شبه وبا، ماله بر دیوار گلی، جمعهی پسفردا، شبچره، بارانهای موسمی، و یادداشتهای روزانهی ضیابری تشكیل شده است." |