• چکیده : |
,"«گابریل گارسیا ماركز»، ـ نویسندة كلمبیایی قرن بیستم ـ در بخشی از نوشتههای خود دربارة دستیابی به جایزة نوبل میگوید: «هر سال در همین دوره، شبحی آرام و قرار از دست نویسندگان میگیرد: جایزة نوبل ادبیات. «خورخه لوئیس بورخس» كه تقریبا همیشه كاندیدای این جایزه است، در مصاحبهای مطبوعاتی اعتراض كرده بود كه چگونه برای دو ماه آنهمه پیشبینی در نگرانی معلق نگهش میدارد و عذابش میدهد. بدون شك بورخس، شایستهترین نویسندة اسپانیولی زبان برای جایزة نوبل است و هر سال بیرحمانه و ناگزیر این بلا را بر سرش میآورند. بدبختانه نتیجة نهایی به شایستگی و حق مسلم كاندیدا ربطی ندارد؛ به انصاف و عدالت خداوند متعال نیز مربوط نیست، به ارادة اسرارآمیز هیئت داوران آكادمی سوئد مربوط میشود و بس. كتاب حاضر مجموعهای است از یادداشتهای پراكندة گابریل گارسیا ماركز كه آنها را طی سالهای 84-1980 نگاشته است. عناوین برخی از این نوشتهها عبارت است از: بیماری سیاسی محمدرضا پهلوی؛ مشكلات یك نویسندة جوان؛ كوكاكولا یادش به خیر؛ شلیك روی گرام گرین؛ داستانهایی كه هرگز ننوشتهام؛ همینگوی در كوبا؛ و فیلمنامهنویسان در نیمة تاریكی." |