• چکیده : |
نویسنده در این داستان، با طرح ماجرایی عاشقانه از یكی دو نسل پیشین قصد دارد دنیای زیبای عشق را مختص نسلی بداند كه هنوز در گیرودار عصر جدید، وارد پیچیدگیها نشده بلكه صفا و صمیمیت خود را حفظ نموده است . در بخشهای نخست داستان، راوی شخصیتی است به نام سهراب "كه از فضای پر مهر خانوادگی خود و از آشنای مهربانی به نام "شمسی خانم "سخن میگوید . پدرش "شیرزاد "در پی عشق شمسی ماجراهای بی شماری را طی كرده اما هیچ گاه به وصال او دست نیافته است .از وقتی كه "شمسی "و "شیرزاد "هیچ گاه نتوانستند هم دیگر را ببینند، "شمسی "در عشق آتشین بیمار میشود و "شیرزاد "نیز برای رسیدن به او كه از خانوادهای اشرافی است، خطرات بی شماری را تجربه میكند و ..." |