| •پدید اورندگان : |
ادگارآلن پو ,
بیتا ملك‌آرا ,
|
| •ناشر : |
رادمهر , همراز , شهر خورشید |
| •سال نشر : |
1386 |
| • نوع کتاب : |
ترجمه |
| • رده سنی : |
0 |
| • تیراژ : |
2000 |
| • نوع جلد : |
شومیز |
| • شابک : |
978-964-8661-22-4 |
| • تاریخ نشر : |
1386/3/23 |
| • محل نشر : |
تهران |
| • زبان : |
فارسی |
| • زبان اصلی : |
انگلیسی |
| • تعداد صفحات : |
116 |
| • قیمت : |
17500 |
| • نوبت چاپ : |
1 |
| • قطع : |
رقعی |
| • شماره جلد : |
0 |
| • چکیده : |
,"كتاب حاضر مجموعه‌ی هفت داستان وحشت‌زای كوتاه با نام "كوه‌های راگه"، "لیژیا"، "چند كلمه با یك مومیایی"، "پادشاه سپت"، "تابلوی بیضی"، "مورلا" و "باغ منظره" است. موضوع داستان "كوه‌های راگه" به مردی بازمی‌گردد "بدلو" نام كه دارای بیماری خاصی بوده و با وجود جوانی به علت همین بیماری و حمله‌ی عصبی تا حدی زیبایی خود را از دست داده است. وی تحت درمان پزشكی به نام "تمپلتون" قرار داشته كه بدلو را با روش هیپنوتیزم مداوا می‌كند. روزی بدلو پس از غیبتی چند ساعته بازمی‌گردد و برای دوستان و پزشكش روایت می‌كند كه پس از كمی استراحت در پایین دره‌ای وارد شهری شده كه به سبك هندی ساخته شده بوده و در آن جنگی جریان داشته است. او ناخودآگاه وارد جنگ شده و همراه همرزمانش به مبارزه پرداخته و در هنگامه‌ی جنگ مجبور به عقب‌نشینی شده و به كوشكی پناه برده، اما دوباره حمله را از سر گرفته و از كوشك خارج شده و به جنگ ادامه داده تا این‌كه خنجری به شقیقه‌اش برخورد كرده و می‌میرد و برای دقایقی به پرواز درآمده و جسم خود را كه بی‌جان روی زمین افتاده مشاهده می‌كند. اما پس از مدتی به خود اولیه بازگشته و با هیجان به سوی خانه حركت می‌كند. تمپلتون كه به فكر فرو رفته اظهار می‌كند كه وی در رویا نبوده و سپس تصویری از مردی را نشان می‌دهد كه بسیار به او شبیه است. دكتر ادامه می‌دهد تصویر به شخصی با نام آقای "اولدب" تعلق دارد كه در جنگی در بنارس با همان وضوحی كه بدلو دیده به قتل رسیده است. دقیقا همان ساعتی از عصر كه وی در حال نوشتن خاطراتش از این جنگ و قتل اولدب بوده بدلو این ماجرا را به چشم می‌دیده است. چند روز بعد بدلو به علت اشباهی كه از پزشكش سرزده بود می‌میرد و روزنامه‌ای كه خبر درگذشت وی را اعلام كرد نام او را به اشتباه "bedlo" چاپ می‌كند بدون "e" آخر آن. در حالی كه این نام بدون "e" آخر چیزی برعكس شده‌ی اولدب "oldeb" نبود." |