• چکیده : |
,"«یك چیز به هر حال یك چیز است» داستان مردی است كه دچار نوعی بیماری شده و احساس میكند تمام اشیای پیرامونش با وی سخن گفته و سعی در ثابت كردن خویش دارند. كار تا جایی پیش میرود كه او حس میكند هر یك از اعضای بدن و همسرش و وسایل متعلق به وی نیز تكتك با او سخن میگویند. بنابراین به این نتیجه میرسد كه احتیاجی به صحبت متقابل بین آن دو نیست. اما همسر وی به شدت از این موضوع آزرده میشود. پس از این ماجرا، مرد، تا حدودی، به اشتباه خویش پی برده و در صدد جبران برمیآید. اما هنگامی كه برای عذرخواهی نزد همسرش میرود، دوباره همان افكار پیشین به وی هجوم آورده و به همان نتیج? قبلی میرسد. مجموع? حاضر، مشتمل است بر 20 داستان كوتاه كه برخی از آنها عبارت است از: یك آدم معمولی؛ بیدار شو؛ نشانهها؛ رنگها و شكلها؛ شلوغش نكنیم؛ و جعب? چینی." |