| • چکیده : |
,"زن نقال، پیرمرد، جوان و یك نوجوان قصد عزیمت به كربلا را دارند. آنها می‌خواهند تا در روز عاشورا كه نزدیك است، مراسم تعزیه را روبه‌روی بارگاه امام حسین (ع) اجرا كنند. در راه، نوجوان اظهار تشنگی می‌كند. جوان برای آوردن آب به همان نزدیكی‌ها می‌رود، اما با مردی در هیبت شمر مواجه می‌شود كه او را از بردن آب منع می‌كند. هنگام بازگشت، جوان درمی‌یابد كه نوجوان از دست رزمنده‌ای در هیات حضرت قاسم (ع) آب نوشیده است. سرانجام نیز این گروه موفق به ادای نذر خود ـ اجرای تعزیه روبه‌روی بارگاه امام حسین (ع) ـ می‌شوند. این نمایش‌نامه در پنج پرده تنظیم شده و بیست و یكمین شماره از مجموعة «روایت دیگر» است." |