• چکیده : |
این كتاب شامل فیلمنامهای است كه ماجرای آن بدین قرار است: منصور" مردی است كه از شهرستان به دوستش "كریم" كه درتهران زندگی میكند تلفن میكند و به او میگوید كه صبح روز بعد به منزلش میرود. فردای آن روز زمانی كه منصور به درب منزل كریم میرسد كسی در را برایش باز نمیكند. او به ناچار زنگ طبقهی پایین را میزند و وارد منزل میشود و میبیند كه درب خانهی دوستش باز است؛ او به خیال این كه اتفاق ناگواری برای دوستش پیش آمده وارد منزل میشود و با همسر كریم كه از خواب بیدار شده رو به رو میشود و زن گمان میكند كه منصور با خیال بد و ناپاك به منزل آنها آمده و....." |