• چکیده : |
در این داستان كه زندهیاد صمد بهرنگی آن را برای كودكان و نوجوانان به رشته تحریر درآورده، سرگذشت درخت هلویی بازگو میشود كه هیچ ثمری ندارد .در این داستان آمده است :دو پسر بچه روستایی به نامهای پولاد "و "صاحبعلی "هسته هلویی را در باغ ارباب میكارند آنها در طول سال به دانهای كه كاشتهاند و نهالی كه میروید فكر میكنند و از او مراقبت مینمایند .سرانجام درخت به بار مینشیند اما "صاحبعلی "در اثر نیش مار میمیرد و پولاد از شدت ناراحتی، روستا را برای كار در شهر ترك میكند .در پی آن، درخت تصمیم میگیرد هیچ میوهای به باغبان ارباب ندهد چرا كه فقط آن دو پسربچه فداكار روستایی را صاحب و مالك میوههای خود میداند ." |