• چکیده : |
,"«ییپ» و «یانكه» روزی تصمیم میگیرند تا بابا و مامان بازی كنند؛ بدینترتیب كه ییپ بابا و یانكه مامان میشود. یانكه در نقش مادر مدام برای ییپ چای میریزد و از عروسكی بیسر به عنوان فرزند نگهداری میكند. اما آنها كه از عروسك بیسر خسته شدهاند با پوشاندن لباس به تن گربة خانگی و قرار دادن او در یك كالسكة بچه او را به عنوان فرزند خود قرار میدهند، اما گربة بازیگوش مدام از كاسكه بیرون میپرد. در همان حال مادر از راه میرسد و آنها را به خاطر پوشاندن لباس بر تن گربه سرزنش میكند. ییپ و یانكه نیز دوباره با همان عروسك بیسر به بازی ادامه میدهند. مجلد سوم از مجموعة «ییپ و یانكه» به ماجراهای دو كودك پیشدبستانی در قالب داستانهایی كوتاه اختصاص یافته است." |