ارسال پيشرفته‏ترين تسليحات نظامي از كشورهاي حامي حزب بعث به كشور عراق، در اواخر جنگ نمودي بسيار برجسته داشت به طوري كه سيل اين كمك‏ها قطع نمي‏شد. در اين شرايط كه نيروهاي جان بر كف ارتش، بسيج و سپاه اسلام، علي رغم محاصره اقتصادي - نظامي و عدم دسترسي به سلاح‏هاي جديد، به مقاومتي جانانه مشغول بودند، رژيم عراق از به كار بردن انواع بمب‏هاي ممنوعه و شيميايي ابايي نداشت. همچنين حمايت و سكوت مجامع بين المللي، اين رژيم را در انجام هر جنايتي جَري ساخته بود. در اين اوضاع و احوال، سقوط منطقه شلمچه و تداوم حملات دشمن در ساير مناطق و احتمال حمله به جزاير مجنون به عنوان آخرين منطقه‏اي كه در جبهه‏هاي جنوبي همچنان در اختيار قواي نظامي ايران قرار داشت، جنگ را وارد مرحله‏اي حساس و حياتي نمود. با نزديك شدن روزهاي پاياني خرداد ماه 1367، عراق بر حجم تحركات خود افزود و نيروهايش را در مناطق جزاير مجنون تقويت كرد. نكته قابل ملاحظه در تحركات عراق، اجتناب از حفاظت و غافل‏گيري بود. به نظر مي‏رسيد دشمن قصد داشت تحركات خود را نشان دهد تا با ايجاد رعب در نيروهاي ايراني، ضريب موفقتيش را افزايش دهد. تا اين كه درچهارم تيرماه 1367، تهاجم نيروهاي عراق به جزاير مجنون آغاز شد كه اين حمله، اوج اقتدار و قدرت ارتش عراق بود. در اين ميان بمباران شيميايي منطقه كه دامنه آن تا حوالي هويزه گسترش يافته بود، باعث عقب‏نشيني نيروهاي خود مي‏گرديد، تا اين كه جزايز مجنون پس از جانفشاني‏هاي زياد قواي اسلام، به اشغال ارتش رژيم بعث درآمد. عراق در اين حمله كه به لحاظ تاكتيكي، پيشرفته بود، قصد گرفتن اسير داشت كه توانست در ظرف مدت كوتاهي، هفده هزار اسير بگيرد. در اين وضعيت ايجاد شده و نيز سرنگون ساختن هواپيماي مسافربري ايران در دوازدهم تير آن سال توسط ناو آمريكايي مستقر در خليج فارس، بنا به ملاحظات جديد و همچنين تشديد فشارهاي بين‏المللي عليه جمهوري اسلامي ايران، حضرت امام خميني(ره) با يك تصميم مهم، اوضاع را به نفع ايران تغيير دادند و قطعنامه 598 شوراي امنيت را پذيرفتند.