در دوازدهم تيرماه 1367 ش روز برابر با سوم ژوئيه 1988 م، هواپيماي مسافربري ايرباس ايران كه از بندرعباس عازم دُبي بود، بر فراز آب‏هاي خليج فارس و در نزديكي جزيره هنگام مورد هجوم يگان‏هاي دريايي متجاوز آمريكايي مستقر در آب‏هاي خليج فارس قرار گرفت و سقوط كرد. اين هواپيما كه با موشك ناو جنگي وينسنس مورد حمله عمدي نيروهاي تجاوزگر و جنايت‏پيشه شيطان بزرگ قرار گرفت حامل 298 مسافر و خدمه بود كه تمامي آنها اعم از مرد و زن و كودك و نوجوان و كهنسال با وقوع اين جنايت فجيع به شهادت رسيدند. در ميان سرنشينان هواپيما، 66 كودك زير 12 سال، 52 زن و 46 تن تبعه كشورهاي خارجي نيز بودند كه كشته شدند. ساقط كردن هواپيماي مسافربري ايران از سوي جنايتكاران آمريكايي، در حقيقت يكي ديگر از مراحل رويارويي استكبار جهاني با جمهوري اسلامي ايران براي تقويت متجاوزان عراقي در جبهه‏هاي جنگ و به زانو در آوردن مسؤولان نظام جمهوري اسلامي ايران بود. پس از سقوط اين هواپيما، مقامات آمريكايي براي توجيه اين جنايت نابخشودني، دلايل ضد و نقيضي عنوان كردند و كوشيدند اين اقدام خصمانه را يك اشتباه قلمداد كنند. اما با توجه به مجهز بودن كشتي جنگي وينسنس به پيشرفته‏ترين سيستم‏هاي راداري و رايانه‏اي و هم‏چنين مشخص بودن نوع هواپيماي در حال پرواز، مسلَّم شد كه احتمال اشتباه وجود نداشته و اين اقدام، كاملاً خصمانه بوده است. با اين حال مقام‏هاي آمريكايي پس از چندي، در توهيني آشكار به ملت ايران، مدال شجاعت بر گردن ناخداي اين ناو انداختند و بدين سان حمايت رسمي خود را از اين جنايت اعلام نمودند. به هر تقدير، اين جنايت نيز در كنار جنايات بي‏شمار دولت آمريكا، در پرونده سياه استكبار جهاني ثبت شد و لكه ننگ ديگري بر تارك آن جنايت پيشگان نقش بست.