سیدمحمود مرعشى و همسرش در نجف در خانه‏اى ساده اما در کمال صفا و محبت روزگار مى‏گذرانیدند. آنان در بین‏الطلوعین روز پنجشنبه 20 صفر 1315ه. ق (1276ه. ش)، در موجى از شادى و شعف قرار گرفتند زیرا چشم‏شان به روى نوزادى خجسته روشن شد. درخت امیدشان در باغ آرزو به بار نشست؛ بهار زندگى آن زوج جوان رونقى شکوهمند یافت و آن آشیانه محقر زینتى دیگر به خود گرفت. با ولادت این کودک فرخنده صداى سپاس، حمد و شکر و دعا از خانه سیدمحمود به درگاه خداوند متعال بلند گردید و مادر پس از آن همه رنج و زحمت دوران باردارى و مدت‏ها چشم‏انتظارى با شوقى زایدالوصف خداى خویش را شکر مى‏گفت چرا که کودک خود را با سلامت و سربلندى به دنیا آورده بود. این شادى‏ها و سرورها تمامى رنج‏ها و آلام او را به بوته فراموشى سپرد. انتخاب نام نیک براى کودک بیانگر شخصیت دینى و فکرى و طرز نگرش و میزان علایق والدین است. هر چه نام آشناتر و پرمحتواتر باشد در شکل‏گیرى ابعاد گوناگون شخصیت طفل تأثیرگذارتر است. بدین خاطر در فرهنگ اسلامى انتخاب نام جهت فرزندان اهمیت وافرى دارد و براى مراسم نامگذارى، آداب ویژه‏اى در نظر گرفته شده است. بر اساس سنت‏هاى خانوادگى در نجف رسم بر این بود که هر مولودى را نزد علما مى‏بردند تا نامى برایش مشخص کنند. این طفل را پس از ولادت، تطهیر و تنظیف، به آستان مقدس علوى دخیل نمودند. در واقع نخستین روزهاى زندگى وى با رایحه عطرآگین و باقداست ضریح امیر مؤمنان (ع) عبیرآگین گشت. سپس کودک را نزد محدث نورى بردند که وى پس از گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ، نام خودشان یعنى «محمدحسین» را برایش تعیین نمودند. اگرچه امروزه ایشان به چنین نامى معروف نمى‏باشند، بعد او را خدمت زاهد زمان و شیخ فقها و مجتهدین میرزا حسین بن‏میرزا خلیل بردند و آن فقیه عارف اسم «آقانجفى» را مرحمت نمود. سپس نوزاد را خدمت عارف معروف سیدمرتضى کشمیرى بردند و آن جمال سالکان و زینت عارفان، کُنیه «ابوالمعالى» را براى آن کودک تعیین نمود. همچنین وى را خدمت آیت‏اللَّه سیداسماعیل صدر بردند که آن سید فقها، لقب «شهاب‏الدین» را برایش مشخص کرد. در خاتمه نوزاد را به محضر شیخ محمد طه نجف بردند و آن عالم عامل ادعیه و اذکار وارده را در باره طفل قرائت نمود.