انتشار عكس موسيونوژ بلژيكي مدير كل گمرك ايران با لباس روحانيت شيعه در مجلس لهو و لعب، خشم مردم متدين و علما را برانگيخت. در اين ميان، كوبنده‏ترين و مؤثرترين اعتراض از جانب سيد عبداللَّه بهبهاني، عالم بزرگ تهران، مشاهده شد. مظفرالدين شاه در پي اعتراضات سهمناك بهبهاني، نامه‏اي به او نوشت و به برآوردن خواسته‏هاي وي تعهد سپرد. اما با آرام شدن مردم و فروكش كردن هيجان‏هاي نخستين، اقدامي از سوي شاه قاجار در اين باره صورت نگرفت و اين بار، بهبهاني مصمم شد تا به همراهي ديگر علما، نهضت را شوري تازه ببخشد. براين اساس، مقصود خود را با علماي نامدار و بزرگ تهران در ميان گذاشت كه در اين ميان تنها سيد محمد طباطبايي اظهار داشت كه به خاطر مشروطه، حاضر است بهبهاني را همراهي كند. آيت‏اللَّه بهبهاني نيز همكاري طباطبايي را مغتنم شمرد و دوم آذر 1284ش به منزل طباطبايي رفت و پس از مذاكره، هم‏پيمان و متّفق شدند كه در مبارزه عليه استبداد و ظلم حكومت تا رسيدن به هدف اصلي يعني مشروطه، از ياري يكديگر باز نايستند. اين نشست كه به پيمان "سيدين سندَين" معروف شد، در تاريخ مشروطيت اهميتي بس بزرگ يافت تا جايي كه رشد نهضت مشروطه‏خواهي را به آن دو بزرگوار دانسته‏اند. بهبهاني شخصيتي بي‏باك، شجاع و سرسخت بود و طباطبايي، عالمي متقي، پاك دامن، آگاه به علوم زمان و اوضاع سياسي جهان. در واقع، دو ويژگي ممتازي كه هر رهبر براي پيروزي نهضت بدان نيازمند است، يعني سازش ناپذيري و درايت، به وسيله اتحاد بهبهاني و طباطبايي حاصل شد و پيروزي‏هاي بعدي را ممكن ساخت تا به مشروطه دست يافت.