شهادت مشكوك فرزند بزرگ امام، حاج آقا سيدمصطفي خميني در اول آبان 1356ش در نجف اشرف، موجي از تاثر توام با خشم را در ميان اقشار مختلف ملت ايران به وجود آورد و بيشتر مردم، رژيم را متهم به توطئه در اين فاجعه نمودند. اين شهادت، نهضت اسلامي پانزده ساله ايران را جان تازه‏اي بخشيد به گونه‏اي كه يكباره فراگيرشده و به شكل انقلابي طوفان‏زا و كاخ‏برانداز درآمد. در اين حادثه كه در تعبير امام خميني(ره) به عنوان لطف خفي الهي آمده بود، گرچه در آن زمان، ضربه جانگدازي بر پيكر نهضت اسلامي بود ولي نخستين جرقه‏اي محسوب مي‏شد كه شعله‏هاي انقلاب اسلامي را روشن كرد و راه را براي افشاي هرچه بيشتر ماهيت ضداسلامي و ضد مردمي رژيم و حاميش، آمريكا، باز نمود. در پي شهادت سيدمصطفي خميني، در گوشه و كنار كشور مجالس بزرگداشتي براي ايشان برپا گرديد و مجلسي كه در مسجد اعظم قم به همين مناسبت برگزار شد، به نوبه خود در شكست سد استبداد و اختناق و بسيج خشم مردم و بهره‏گيري بيشتر از جوّ آزادي‏هاي نسبي، نقش بسيار موثري داشت و از آن زمان، زبان‏ها بازتر و لحن‏ها تندتر و مبارزات تشديد گرديد. رژيم شاه به تصور اينكه فقدان اين شخصيت بزرگ كه اميد آينده انقلاب اسلامي بود، رهبر انقلاب اسلامي را دچار شكست روحي و نهايتاً آسيب‏پذير مي‏سازد. ناگهان در برابر صلابت امام كه در كمال آرامش، بدون آنكه خم به ابرو بياورد از كنار آن گذشت، دچار سرگيجه شد و با درماندگي دچار اشتباه بزرگ ديگري شد كه سرآغاز انقلاب اسلامي در 19 دي 1356 محسوب مي‏گردد.