پس از واقعه فلك شدن تجار تهران به دست حاكم شهر در بيستم آذر 1284 ش، قرار بر اين شد كه مردم در روز بعد براي حل مشكل در مسجد بازار تهران جمع شوند. حضرات آيات: سيد عبداللَّه بهبهاني و سيدمحمد طباطبايي و عده بسياري از افراد سرشناس و مردم درمسجد شاه اجتماع كردند. سيد جمال الدين واعظ، كه خطيبي متبحر و سخنوري نامدار بود به منظور آگاه ساختن مردم از واقعه روز قبل برفراز منبر رفت و هنوز لحظاتي از سخنراني او نگذشته بود كه امام جمعه، داماد شاه با بهانه كردن قسمتي از سخنان وي، سر به فرياد گذاشت و به اشاره او، تعدادي از گماشتگان با پايين كشيدن سيد جمال از منبر، با چوب و چماق بر سر مردم ريختند و جلسه را بر هم زدند. حادثه مسجد بازار، تاثيري شگرف در حركات انقلابي مردم در آينده گذارد و پس از ناكامي عين الدوله، صدر اعظم براي نزديكي به بهبهاني و طباطبايي، مهاجرت صغري و هجرت به ري در فرداي آن روز روي داد و مسير نهضت را به نقطه‏اي حساس رساند.