فتح فاو و درهم شكسته شدن ديواره دفاعي و صدمات قابل توجهي كه بر ارتش عراق وارد آمد و نيز تغيير موازنه به نفع جمهوري اسلامي، باعث احساس خطر غربيان گرديد. در اين ميان، آنان به منظور ممانعت از استمرار وضعيت يادشده و گسترش احتمالي پيروزي‏هاي ايران، با اتخاذ تدابير جديدي، عملاً فشار تازه‏اي را در دو ميدان جنگ و اقتصاد با هدف به استيصال كشانيدن جمهوري اسلامي در دستور كار خود و رژيم عراق قرار دادند. در اين ميان آنچه براي دشمن حايز اهميت بود و ارزش حياتي داشت، باز پس گرفتن فاو و يا سرپوش نهادن بر روي شكست‏هاي حاصل از عمليات بزرگ والفجر 8 بود. از اين رو، عراقي‏ها پس از نااميدي از باز پس‏گيري فاو، به دليل تشديد آسيب‏پذيري مواضع دفاعي و استحكامات خود و آشكار شدن ميزان قدرت دفاعي اين كشور، استراتژي موسوم به دفاع متحرك را آغاز كردند كه انتقال از موقعيت دفاعي به تهاجمي بود. در واقع عراقي‏ها در نظر داشتند با كسب پيروزي نظامي، قدرت نظامي خود را مجدداً به نمايش بگذارند. از اين رو در اين چارچوب، مبادرت به تعرضاتي در نقاط مختلف جبهه كردند و برخي مناطق را به اشغال خود درآوردند. اما سرانجام پس از گذشت ده هفته از دفاع متحرك عراق، در حالي كه ارتش صدام، موقعيت خود را تثبيت شده و غيرقابل نفوذ مي‏پنداشت، جشن و پايكوبي آنان با آغاز عمليات كربلاي 1 تبديل به كابوسي وحشتناك شد و برخي از مناطق اشغالي، بار ديگر به دست رزمندگان اسلام آزاد شد. بدين ترتيب استراتژي هفتاد روزه عراق با آزادسازي شهر مهران به دست سلحشوران اسلام به بن‏بست رسيد و در 27 ارديبهشت 1365 به شكست مطلق انجاميد.