جلال الدين رومي در سال 604 ق در بلخ متولد شد. شهرتش به روم به سبب طول اقامت او در قونيه واقع در تركيه‏ي امروزي است كه در آن زمان جزو قلمرو امپراتوري روم بوده است هرچند مولوي، خود را از مردم خراسان مي‏شمرد. پدرش بهاءالدين ولد، مدرس و واعظي خوش بيان و عرفان‏گرا بوده است. زندگاني مولانا بعد از سفرهاي مختلف، با آشنايى با شمس تبريزي صورتي ديگر گرفت. او پس از 16 سال همدمي با شمس، از او جدا شد و در آتش فراغ او سوخت. مولانا پس از آگاهي از اقامت شمس در دمشق فرزند خود را با جمعي از ياران در جست‏وجوي شمس فرستاد. عاقبت شمس دعوت وي را اجابت كرد و به قونيه آمد. اما نوبت اقامت شمس در اين دفعه كوتاه بود و پس از مدتي با رنجش خاطر از فتنه‏انگيزي حسودان، از قونيه برفت. از اين رو مولانا غزليات سوزناك‏تري سرود. مولوي سرانجام در 68 سالگي در قونيه بدرود حيات گفت و همه‏ي مردم و اهالي قونيه، حتي مسيحيان و يهوديان نيز در سوگ مولانا نشستند و زاري كردند. بارگاه او در قونيه به عنوان مزار يك روحاني و عابد و عالم رباني، مورد نذر و نياز است و مردم آن سامان ودوستداران وي، از اين ديدگاه، از خاك پاكش همت و مدد مي‏جويند. در ميان بزرگان ادب فارسي، مولوي پركارترين شاعر است و آثار فراواني دارد از جمله: مثنوي معنوي، غزليات شمس تبريزي، رباعيات، فيه مافيه، مكاتيب و محاسن شيعه. وي در نظر ايرانيان و بيشتر صاحب نظران جهان به نام عارفي بزرگ، شاعري نامدار، فيلسوفي تيزبين و انساني كامل شناخته شده است. پايگاه او در جهان شعر و شاعري چنان والاست كه گروهي او را بزرگ‏ترين شاعر جهان و دسته‏اي، مولوي را بزرگ‏ترين شاعر ايران و جمعي او را يكي از چهار پنج شاعر بزرگ ايران مي‏شمارند.