حضرت يحيي عليه‏السلام پسر حضرت زکريا عليه‏السلام و از پيامبران بني‏اسرائيل بود، و در قرآن کريم به نبوتش تصريح شده است. حضرت زکريا عليه‏السلام وقتي به سن پيري رسيد، چون فرزندي نداشت و بيم داشت نبوت به دست نااهلان برسد، از خداوند خواست فرزندي به وي عطا کند تا وارث او و وارث آل‏يعقوب باشد. خداوند نيز حضرت يحيي عليه‏السلام را به وي ارزاني داشت. در کلام‏الله مجيد، نام حضرت يحيي عليه‏السلام پنج بار آمده و چند فضيلت نيز براي او بيان شده است؛ ايمان وي به حضرت عيسي عليه‏السلام، پارسايي و عفت و ترک آميزش با زنان و نيز اعطاي مقام نبوت در کودکي از جمله ويژگي‌ها و فضيلت‌هاي حضرت يحيي عليه‏السلام مي‏باشد که در قرآن کريم به آن‏ها اشاره شده است. در احاديث آمده است که حضرت يحيي عليه‏السلام در سه سالگي به مقام نبوت نائل شد و در پنج سالگي در جمع بني‏اسرائيل سخن گفت و آنان را موعظه کرد. مادر وي خواهر يا خاله حضرت مريم سلام‏الله عليها بوده و خودش پسرخاله و تصديق‏کننده حقانيت عيسي عليه‏السلام بود. از عبادت و زهد و دنياگريزي و گريه‌هاي حضرت يحيي عليه‏السلام احاديث فراواني رسيده است. نقل است که جامه‌اش از ليف - پوست درخت خرما -، خوراکش از برگ درختان و نان جو، و فرش و بسترش زمين بود. خانه‌اي نداشت و وقتي شب فرا مي‌رسيد، هرجا که بود، همان‏جا مي‌ماند و شب را به صبح مي‌رساند. يحيي عليه‏السلام سرانجام به‏وسيله هرود پادشاه فلسطين به شهادت رسيد. سبب قتل وي، مخالفتش با ازدواج غيرشرعي هرود با دختر همسرش بود. برخي مورخين نيز انگيزه قتل او را مخالفتش با ازدواج پادشاه با برادرزاده‏اش عنوان کرده‏اند. آرامگاه حضرت يحيي عليه‏السلام در مسجد جامع اموي مي‏باشد که اکنون نيز اثر آن باقي است.