مرگ "جان راسكين" نويسنده و منتقد معروف انگليسي (1900م)
جان راسكين، فيلسوف، منتقد هنري و نويسنده مشهور انگليسي در هشتم فوريه 1819م در خانوادهاي ثروتمند و متدين در لندن به دنيا آمد. وي در كودكي تربيتي جدي و استوار يافت و شب و روز از مراقبت شديد پدر و مادر برخوردار بود. راسكين از كودكي با آثار كهن، مناظر طبيعي و كليساها آشنايى يافت و با تشويق پدر، به جانب موسيقي و نقاشي و مطالعه شعر كشيده شد. وي در عين حال به سرودن شعر يا نوشتن قطعههاي منثور ترغيب گشت و بدين ترتيب از تعليم و تربيتي آميخته با ادراك زيبايى بهرهمند شد. راسكين با وجود دارا بودن تحصيلات نامنظم، مطالعات فراواني انجام داد و با آثار نويسندگان بزرگ كشور آشنا گرديد. راسكين پس از مرگ پدرش، ثروت عظيم موروثي خود را سخاوتمندانه به امور خيريه و سازمانهاي فرهنگي و موزه اختصاص داد و خود به كار نوشتن مشغول شد. راسكين در 20 سالگي اولين منظومه معروف خود را سرود كه به دريافت جايزه نيز نائل آمد. وي چهار سال بعد با مطالعه در هنر و طبيعت، كتاب نقاشان جديد را نگاشت و پس از چندي، آن را در پنج جلد منتشر كرد. او در اين اثر، نظر خود را درباره هنر عرضه ميدارد و ارزش نقاشي و به طور كلي، ارزش هنر را در آن ميداند كه انديشههاي عالي فراواني را به ذهن القا كند. راسكين سپس انديشههاي قدرت، تقليد، واقعيت و زيبايى را از هم مشخص ميسازد، از ارتباطشان با يكديگر سخن ميگويد و هر يك از بخشهاي كتاب را به يكي از اين انديشهها اختصاص ميدهد. به عقيده راسكين، هنر از نظر شكل و قالب بايد چنان باشد كه قسمتهاي كوچك و بزرگ آن، يكديگر را كامل كند و هماهنگي خاصي را كه براي تكاملْ ضروري است پديد آوَرَد. از نظر معنوي، هنر والا آن است كه از طرفي به عالم بشري و از طرف ديگر به عالم الهي ارتباط يابد. از اين رو، ادراكِ زيبايى راسكين، پيوسته با مباني مذهبي و اخلاقي آميخته است. با اين حالْ اين كتاب مورد حمله نقادان هنري واقع شد و نقاشانْ آن را به سردي پذيرفتند. راسكين در كتاب ديگرش با عنوان هفت چراغ معماري، هنر معماري را مبين عقايد مذهبي و اخلاقي و خواستهاي ملي و عادات اجتماعي يك ملت ميداند و هفت قانوني را كه هنرمند بايد از آنها پيروي كند، هفت چراغ مينامد. راسكين پس از آن كه از نويسندگي درباره هنر دست كشيد، بقيه عمر را به بيان اصول عقايد خود درباره مسائل اجتماعي، تربيتي، اخلاقي و مذهبي پرداخت و اصطلاحات اساسي تعليم و تربيت را به وسيله يك سلسله سخنراني ،نامه، مقاله و رساله عرضه كرد كه در حدود سي جلد از پنجاه جلد آثار او را در برگرفت. راسكين در كتابِ تا آخرين دم، ثروت را جدا از بشر و ارزشهاي معنوي نميداند. وي بر اين عقيده بود كه جسم بشر چون ماشين است و روح او چون موتور اين ماشين كه قدرتش در همه موازنههاي سياسي و اقتصادي دخالت دارد. بنابراين از اقتصاد بايد ادراكي روحي و اخلاقي داشت. ثروت واقعي نبايد از حد احتياج خود او بيشتر باشد و روزي به تملّك ديگري درآيد، زيرا اين خود تجمّل است و معادل جهل. راسكينْ هنر را نيز جزئي از تاريخ، فلسفه و دين ميشمرد. دنياي مطلوب او دنيايى بود كه در رابطه ميان انسانها با يكديگر هماهنگي بيشتر وجود داشته باشد. راسكين به هر جنبشي كه براي بهتر ساختن زندگي، خاصه براي بيچارگان در ميگرفت، به چشم رغبت مينگريست. بسيار كسان، راسكين را نويسندهاي بزرگ و نثرنويسي برجسته ميدانند هر چند عدهاي از منتقدان به ذوق هنري او شك دارند. تمام كتابهاي راسكين كه موضوعات بسيار مختلفي را شامل ميشوند، داراي لحن و صبغه اخلاقي هستند. جان راسكين سرانجام در بيستم ژانويه 1900م در 81 سالگي درگذشت در حالي كه نفوذ فراواني بر نويسندگان پس از خود نهاد.
تازه های تقویم
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}