سوزاندن "جيوردانو برونو" فيلسوف ايتاليايي در دادگاه تفتيش عقايد (1600م)
جيوردانو برونو اخترشناس، فيلسوف و شاعر دوره قرون وسطي، در 13 سپتامبر 1548م در شهر نولا در ايتاليا به دنيا آمد. وي از نوجواني وارد مدرسهاي مذهبي گرديد و به سرعت علوم مربوط به دوران ارسطو را فرا گرفت. ولي هوش سرشار او موجب شد از خرافات اين مكتب برگردد و از فلاسفه قبل از سقراط پيروي كند. در نتيجه مجبور شد به رم فرار كند. برونو از آن پس به تبليغ افكار خود پرداخت و مدت 16 سال در انگلستان، آلمان، سوئيس و شهرهاي ايتاليا سرگردان بود. ولي ضمن تدريس در دانشگاه پاريس، اساس علم و دانش آن روز يعني منطق ارسطو و نظام كائناتي بطلميوسي كه زمين را مركز عالم ميدانست رد كرد. وي همچنين حكمت طبيعي ارسطو را مردود اعلام نمود و آنها را مورد مخالفت سخت قرار داد. اين امر مخالفت مقامات مذهبي را برانگيخت. از اينرو چنان عرصه را بر برونو تنگ كردند كه باعث شد وي از هر شهري به حالت خفّت و فرار بيرون رود. در سال 1591 م، شخصي كه عضويت دادگاه تفتيش عقايد مذهبي را برعهده داشت به برونو نامه نوشت و از او براي تدريس به خود دعوت كرد. برونو در اثر اشتياقي كه به ديدن وطنش داشت فريب خورد و به ونيز رفت، اما به محض ورود، او را دستگير كرده و به زندان افكندند. وي پس از هفت سال زندان به رم فراخوانده شد و از او خواستند كه آنچه گفته بود تكذيب كند. ولي برونو سرپيچي كرد و در نتيجه به جرم نگارش كتابهاي كفرآميز و همكاري با ملكه اليزابت كه مخالف كليسا بود، به مرگ محكوم شد. سرانجام جيوردانو برونو درروز 17 فوريه 1600م در 52 سالگي با نهايت شجاعت به حكم اعدام تن در داد و زنده زنده در آتش سوخت. برونو به دليل مخالفت با آموزشهاي جَزمي سدههاي گذشته و عقايد بيچون و چراي فلسفه ارسطويى و نيز تأثير عميق بر فيلسوفان پس از خود، به عنوان حلقه انتقالي از فلسفه كهن به فلسفه عقلاني دوران جديدمطرح شده است. وي مبدع و منعكس كننده موضوعات عقلاني است و واقعيتهاي اطراف خود را به تصوير ميكشيد. البته برونو در زمينه اخترشناسي نيز ديدگاههايى داشت. او حدسهايى زده است كه درستي بسياري از آنها در پرتو كشفهاي دانشمندان بعد از او ثابت شده است. از جمله وجود سيارههايى در منظومه شمسي و مركز نبودن زمين. وي تأكيد ميكرد كه درفضاي كيهاني، بينهايت جسم، شبيه خورشيد وجود دارد. او قانون بقاي ماده را تنظيم كرد كه بر اساس آن هيچ چيز از بين نميرود و هستيِ خود را از دست نميدهد، بلكه در شكل خارجي و مادي خود تغيير ميكند. فلسفه برونو در بسياري زمينهها از قبيل يگانگي فضا - زمان و نيز نسبي بودن جرم جسمها، با فيزيك امروزي، هماهنگ است. برونو مانند فلاسفه قديم عقيده داشت كه روح خدا در جسم جهان حلول ميكند و در نتيجه، هر فردي، جزئي از خداوند و بنابراين، ابدي و غيرفاني است. در سال 1889م، 290 سال پس ازمرگ برونو، در برابر اجتماع عظيم مردم رم و نمايندگان كشورهاي مختلف، در ميدان گلها، همان جايي كه وي را به آتش سپردند، از مجسمه او پردهبرداري شد.
تازه های تقویم
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}