ويليام رالْفْ اينْگ، فيلسوف انگليسي، در ششم ژوئن 1860م در انگلستان به دنيا آمد. وي پس از تكميل تحصيلات خود به تدريس در دانشگاه آكسفورد پرداخت و پس از آن به مدت 23 سال رئيس كليساي جامع سنت پل لندن بود. ويليام اينگ نسبت به ناداني‏ها و بيدادگري‏هاي زمانه، نظري انتقادي داشت و از اين بابت، غمگين و متنفّر بود، بدين سبب او را رئيس افسرده مي‏ناميدند. وي ضمن بررسي فلسفه‏هاي مختلف تاريخ، دو نظريه را رضايت بخش‏ترين دستور براي زندگي روزانه عنوان كرد: نظريه جذبه فلاسفه نوافلاطوني و تعليمات حضرت عيسي(ع) در موعظه كوه زيتون. اينگ در كتاب خود با عنوان فلسفه پلوتينوس به تشابه فلسفه تصوري افلاطون و عرفان مسيحيت اشاره كرده و تأكيد نموده كه ممكن نيست ميان فلسفه و دين فرق قائل شد. به نظر اينگ، مسيحيت يك سيستم اصلاح اجتماعي نبود بلكه راهي بود براي نجات و رستگاري روح. وي جهان را پيكري مادي كه خارج از ذهن وجود داشته باشد يا تصوري كه تنها در ذهن قابل درك باشد، نمي‏ديد بلكه تركيبي از اشياي مادي و تصورات ذهني و معنوي مي‏شمرد. از ديد اينگ، حقيقتِ غايىِ وحدت جنبه مادي و جنبه معنوي و تصوري جهان، در سايه هماهنگي محبت است. اينْگْ پافشاري و اصرار در هماهنگي ميان ترحّم و عشق را والاترين هديه‏اي مي‏دانست كه مسيح(ع) به حكمت جهان تقديم داشت. از ميان آثار معتبر اينگ مي‏توان از كتاب‏هاي دين و دانش، آزادي، عشق و حقيقت نام برد. ويليام رالْفْ اينگ سرانجام در 26 فوريه 1954م در 94 سالگي درگذشت.