سرمنشأ ناآرامي‏ها و جنگ‏هاي داخلي در اسپانيا را بايد از زماني دانست كه آلْفونْسْ سيزدهم، پادشاه مستبد اين كشور، تحت فشار جمهوري خواهان، مجبور به استعفا شد و حكومت جمهوري در اسپانيا برقرار گرديد. اما چندي بعد، نظاميانِ اين كشور به رهبري ژنرال فرانسيسكو فرانكو به بهانه نابساماني‏هاي سياسي و اقتصادي، با حمايت مالي و تسليحاتي آلمان نازي و ايتالياي فاشيست، به جنگ با جمهوري خواهان پرداختند و بدين ترتيب جنگ‏هاي داخلي اسپانيا از 17 ژوئيه 1936م آغاز شد. نيروهاي فرانكو تا اواخر سال 1936م نيمي از خاك اسپانيا را به تصرف خود درآوردند و از اوايل سال 1937م به كمك آلمان و ايتاليا، حمله به پايتخت وايالات شمالي كشور را آغاز كردند. در اين ميان، جمهوري خواهان با وجود دريافت كمك از برخي كشورهاي اروپايى، نتوانستند در مقابل سلطنت طلبان مقاومت كنند و با ورود نيروهاي داوطلب خارجي به اسپانيا، جنگ داخلي اين كشور عملاً به يك رويارويى بين المللي تبديل شد. در طول سال 1938م، با افزايش كمك‏هاي آلمان و ايتاليا به نيروهاي فرانكو و قطع كمك شوروي به حكومت جمهوري اسپانيا، نيروهاي دولتي در وضعي دشوار قرار گرفتند و از اواخر سال 1938م در تمام جبهه‏ها با شكست روبرو شدند. درسه ماهه اول سال 1939م، شهرهاي بزرگ اسپانيا يكي پس از ديگري سقوط كرد و با سقوط مادريد، آخرين پايگاه حكومت جمهوري خواهان در 28 مارس 1939م، عمر حكومت جمهوري در اسپانيا نيز به پايان رسيد. سرانجام پس از دو سال و نيم جنگ داخلي در اسپانيا، جمهوري خواهان شكست خوردند و ژنرال فرانكو به قدرت رسيد. از اين زمان، حكومتِ نظامي مستبد و سركوب‏گرِ سي و شش ساله فرانكو بر اين كشور آغاز شد و او تا زمان مرگ در 20 نوامبر 1975، با ديكتاتوري تمام بر اسپانيا حكومت نمود.