نيكلاي دوم، آخرين تزار روس و آخرين امپراتور روسيه قبل از انقلاب اكتبر 1917، در سال 1868م به دنيا آمد. وي در سال 1894م در 26 سالگي پس از مرگ پدرش به حكومت رسيد و بر اثر بي‏تجربه بودن، زمام امور كشور در اختيار عموهاي وي قرار گرفت. با شكست روسيه از ژاپن در سال 1905م فرصت مناسبي براي مردم پيش آمد تا عليه حكومت ديكتاتوري تزاري شورش نمايند. اين تظاهرات و اعتصابات به تدريج تمامي كارخانجات و ارگان‏هاي حكومتي را دربرگرفت و اوج آن، كشتار 22 ژانويه 1905 يا يكشنبه سياه بود كه صدها نفر از معترضان به دست نيروهاي تزار كشته شدند. نيكلاي دوم براي فرو نشاندن ناآرامي‏ها دستور داد مجلس مشورتي دوما تشكيل شود. اما دوره‏هاي اول و دوم دوما به دليل نقشي كه در تضعيف تدريجي پايه‏هاي حكومت تزار ايفا كرد، پس از چند ماه فعاليت منحل شد و اعضاي آن به زندان با اعمال شاقه يا به اردوگاه‏هاي كار اجباري محكوم شدند. لنين كه در آن زمان رهبري اكثريت مخالفان را برعهده داشت از كشور گريخت و به سوئيس رفت. از آن سو، جنگ و گريز سياسي و نظامي ميان تزار و مردم روسيه تا سال‏هاي بعد با قوت و ضعف ادامه داد تا اينكه اين شورش‏ها به جنگ جهاني اول در سال 1914م متصل شد و وقوع جنگ، پايه‏هاي حكومت تزاري را به شدت متزلزل ساخت. به موازات اين حوادث، جريان‏هاي مخالف تزار و در رأس آن بلشويك‏ها به رهبري لنين بر شدت مبارزات خود افزودند و در نتيجه تزار در 15 مارس 1917 با واگذاري قدرت به رئيس مجلس دوما، پس از 23 سال از حكومت كناره‏گيري كرد. پس از چندي، با ورود لنين به مسكو، تزار از قدرت خلع شد و هم‏زمان با روي كار آمدن دولت موقت تزار، از آن پس به مدت 15 ماه تحت نظر قرار گرفت. در اين هنگام، لنين كه از رشد گروه‏هاي مخالف بلشويسم در روسيه و احتمال قدرت گرفتن سلطنت‏طلبان و طرفداران تزار بيم‏ناك بود، دستور قتل تزار و خانواده او را صادر كرد. سرانجام دستور قتل‏عام خانواده سلطنتي روسيه در شب 16 ژوئيه 1918م در تبعيدگاه آن‏ها به موقعِ اجرا گذاشته شد. ماموران اجراي حكم لنين به قدري در اجراي اين دستور عجله داشتند كه فرصت تشخيص هويت و جدا كردن اعضاي خانواده سلطنتي را از همراهان و خدمه آن‏ها پيدا نكردند و علاوه بر تزار و خانواده‏اش، پزشك و خدمتكاران آن‏ها را نيز به رگبار گلوله بستند.