بعد از جنگ جهاني دوم و ناتواني فرانسه در حفظ سلطه خود در منطقه ويتنام، در جنوب شرق آسيا، امريكا ابتدا در پوشش اعزام مستشاران نظامي به كمك فرانسه آمد. اما پس از ناتواني نيروهاي امريكايى و بالا رفتن هزينه حضور غيرمستقيم و بدون نتيجه، در سال 1963م ايالات متحده به صورت آشكار و رسمي قواي خود را وارد ويتنام نمود و هر روز بر تعداد آنها افزود. از سوي ديگر برخوردهاي چريكي و گسترش مبارزات استقلال طلبانه مردم ويتنام باعث شد نه تنها افكار عمومي در سراسر جهان به حمايت از مردم ويتنام عمل نمايد بلكه نيروهاي نظامي امريكا نيز در مقاطع گوناگون دچار شكست‏هاي مفتضحانه‏اي شوند. در چهارم اوت 1964م، دو ناوشكن امريكايى كه در خليج تونْكَن در ويتنام شمالي مشغول گشت‏زني بودند از سوي قايق‏هاي ويتنامي موسوم به "پي.تي" مورد حمله قرار گرفتند و هر دو ناوشكن غرق شدند. قايق‏هاي ويتنام سپس پايگاه‏هاي امريكا در اطراف اين منطقه را با توپ‏هاي خود مورد هدف قرار دادند. اين حمله آن‏چنان به كارايى نيروهاي نظامي و حيثيت بين‏المللي امريكا ضربه وارد ساخت كه سه روز بعد در 7 اوت 1964م، كنگره امريكا به رئيس جمهور اين كشور اجازه داد تا براي دفع هر نوع حمله و خطر نسبت به نيروهاي امريكايى دست به هر اقدامي بزند. وارد شدن نيروهاي فراوان امريكايى به منطقه ويتنام نيز در راستاي اجراي اين قانون صورت گرفت اما بديهي‏ترين نتيجه اين اقدام، رسوايى و آشكار شدن ماهيت تجاوزكارانه امريكا در عرصه بين‏المللي بود. واقعه خليج تونكن در واقع آغازي بر جنگ خونين نه ساله در ويتنام بود كه تلفاتي بسيار بر جاي نهاد. آن گونه كه اسناد محرمانه وزارت دفاع امريكا، پنتاگون، نشان مي‏دهد و در ژوئن سال 1971م توسط روزنامه‏هاي عمده انتشار يافت، سوء استفاده از حادثه خليج تونكن باعث شد تا يك توطئه سازمان يافته براي توسعه جنگ عليه مردم ويتنام و به منظور سرنگون ساختن دولت ويتنام شمالي شكل گيرد.