ژول ميشْله، نويسنده فرانسوي در دهم فوريه 1798م در خانواده تهيدستي در فرانسه به دنيا آمد. ژول تحصيلات درخشاني انجام داد و پس از پايان دروس متوسطه، با كوشش و تلاش فراوان، به ادامه آن در دانشگاه پرداخت و در ضمن، از راه تدريس در سازمان‏هاي مختلف فرهنگي، زندگي خويش را تامين مي‏كرد. او در 21 سالگي به دريافت درجه دكتري نايل آمد و در دو رشته ادبيات و فلسفه رساله نوشت. ميشله در 29 سالگي كتاب اصول فلسفه تاريخ را انتشار داد و انديشه‏هاي فيلسوفان بزرگ ايتاليايى مبني بر تاريخ زيست‏شناسي عالم انسانيت را در آن عرضه كرد. وي در سالهاي بعد كتاب ديباچه بر تاريخ جهان را نگاشت كه از حيث بينش وسيع و انديشه عميق و زنده، اثري استادانه و پرقدرت بود و به سبب تفسير و معرفي افسانه‏هاي دوران اوليه و ادراك جغرافيايى تاريخ، اثري بسيار تازه و بي‏سابقه به شمار آمد. ميشله هم‏چنين كتاب تاريخ فرانسه را در شش جلد نگاشت. وي در اين اثر كه برجسته‏ترين نمونه از نوع شاعرانه تاريخ‏نويسي است، هنر نثرنويسي خود را آشكار مي‏سازد و با صور ذهني بسيار نيرومند، به نوشته تاريخي رنگ و برجستگي و جلاي خاص مي‏بخشد. ميشله به تاريخ كشور فرانسه چون موجودي زنده مي‏نگرد كه داراي پيكر و اعضا و ادراك و احساس است. او هم‏چنين آثار معروف خود به نام‏هاي ملت، تاريخ انقلاب فرانسه در هشت جلد، كتاب مقدس عالم بشري و تاريخ قرن نوزدهم در سه جلد را نگاشت كه برخي از آنها پس از مرگش به چاپ رسيدند. ميشله، نابغه نثر و يكي از بي‏پرواترين و مبتكرترين نويسندگان فرانسه بود. او در تاريخ، خود را خط رابطي مي‏داند ميان دو انقلاب كه يكي به گذشته ارتباط مي‏يابد و ديگري كه در شرف وقوع است. در نظر ميشله، تاريخ سرگذشت غم‏انگيز مبارزه دائمي است. ژول ميشله در اواخر عمر به سبب ضعف مزاج، به سفرهاي طولاني پرداخت و با وجود كهنسالي از خلق آثار بزرگ دست بر نداشت تا اينكه سرانجام در 17 اوت 1874م در 76 سالگي درگذشت.