لودویکو آریْوسْتو، شاعر برجسته ایتالیایى در دوم نوامبر 1474م در منطقه رژیو در ایتالیا به دنیا آمد. وی پس از نیمه کار گذاشتن تحصیلات خود در رشته حقوق، به تحصیل در رشته زبان و ادبیات باستانی گرایش یافت و با قرائت اشعار لاتینی، به زبان لاتین شعر سرود. چیزی نگذشت که به سبب مرگ پدر و برای تامین هزینه خانواده، منشیِ برخی رجال بزرگ شهر شد. با این حال، هر چه شهرت ادبیش گسترده‏تر می‏شد، وضع اجتماعیش نیز بیشتر رونق می‏یافت. لودوُیکو سالیانی فرماندار یکی از ایالت‏های ایتالیا شد و توانست تا حد زیادی اوضاع آشفته آنجا را سر و سامان دهد. وی پس از آن شغلی نپذیرفت و زندگی آرامی در پیش گرفت. آریوستو آثار فراوانی دارد. اشعار تغزّلی وی که در دهه سوم زندگی سروده است، شامل بهترین اشعار جوانی اوست که در آنها با صداقت فراوان، عشق‏ها، شادی‏ها و لذتِ زیستن را در منظومه‏های بسیار لطیف و زیبا بیان کرده است. با این حال، آریوستو هجویاتی نیز سروده که چهره واقعی شاعر، خواست‏ها و رنج‏های درونی او را نشان می‏دهد و سرگذشت هنرمند و انسان و جامعه زمان را با سبکی بسیار گویا و صادقانه بیان می‏کند. آریوستو پنج کمدی نوشته است و برخلاف سبک نویسندگان آن زمانِ ایتالیا که ذهنشان پیوسته به استعاره و مجاز کشیده می‏شد و تنها واقعیت را در وجود قهرمانان ذهنی خود می‏دیدند، وی در کمدی‏های خود، به زندگی واقعی نزدیک شده و با نکته‏بینی فراوان، اشخاص نمایش را مورد مطالعه قرار داده است. آریوستو در کمدی لنا، با سبکی گویا و پرهیجانْ تصویری از شهری که در آن می‏زیسته و فسادی که در جامعه قرن شانزدهم رواج داشته را پیش چشم می‏گذارَد. این اثر، بهترین کمدی آریوستو شناخته شد چرا که واقع‏بینی موجود در این نمایش‏نامه، در تئاتر ایتالیا بی‏سابقه بوده است. آریوستو در منظومه معروف رولانِ خشمگین، که بر زمینه حماسه‏هایى که در سراسر اروپای جنوبی رواج داشته، ساخته شده است، با قدرت و تسلطی فراوان، وقایع و نظم داستان را به تسلسل بیان کرده است. در واقع هیچ اثری تا این حد از تصویرهای عالم انسانی و در عین حال از خیال‏انگیزی و طنز و لطف شعر برخوردار نیست. آریوستو به سبب استادی در هنر و چیرگی نبوغ، با دقت و نازک‏بینی فراوان توانسته است همه جا تعادل را حفظ کند و از هر عنصری به اندازه لازم به کار بَرَد و بنایى از شعری بسیار لطیف و خوش‏آهنگ و عظیم برپا سازد. غنای فکر و لحن رنگارنگ رولان خشمگین همه جلوه‏های دوره رُنِسانس ایتالیا را منعکس کرده و گذشت قرن‏ها هرگز از درخشندگی آن نکاسته است. آریوستو سال‏های آخر زندگی را به گلکاری و درختکاری در باغ خود و تجدیدنظر و اصلاح دیوان اشعارش گذراند تا اینکه در نوزدهم اوت 1533م در59 سالگی درگذشت بی آنکه مقامات عالی رتبه دستگاه حکومتی یا مذهبی ارزش نبوغ او را چنانکه شایسته بود، بشناسند.