تهاجم ارتش پيمان ورشو به چكسلواكي و اشغال اين كشور (1968م)
در سالهاي اوليه زمامداري لئونيد بِرِژْنِف بر اتحاد جماهير شوروي، تغيير و تحولاتي در كشور چكسلواكي تحت رهبري الكساندر دوبچك ايجاد شد. شتاب تحولات در چكسلواكي و فاصله گرفتن اين كشورِ بلوك شرق از ساير كشورهاي كمونيستي، باعث نگراني سران كِرِمْلين از اوضاع چكسلواكي گرديد. از اين رو طي دو كنفرانس با حضور رهبران پنج كشور عضو پيمان ورشو، از چكسلواكي خواسته شد تا ضمن قبول اصل تساوي حقوق احزاب كمونيستْ، از آرمانهاي سوسياليستي بلوك شرق دفاع كند. اما دوبچك تغيير زيادي در خط مشي خود نداد. از آن سو آزادي رفت و آمد بين چكسلواكي و كشورهاي غربي و گزارشهايى كه در مطبوعات غرب از حركت چكسلواكي در طريق آزادي منتشر ميشد بر نگرانيهاي رهبران شوروي از مسير تحولات اين كشور افزود. در اين هنگام گزارش رسيد كه صدها مامور سازمان جاسوسي امريكا، سيا و ساير سازمانهاي جاسوسي غرب در چكسلواكي مشغول فعاليت هستند و اگر براي تغيير مسير اوضاع در اين كشور اقدام جدي و فوري به عمل نيايد، چكسلواكي از دست خواهد رفت و كشورهاي ديگر اروپاي شرقي را نيز به دنبال خود خواهد كشاند. از اين رو، تصميم به مداخله نظامي و مسلحانه در چكسلواكي در 18 اوت 1968م اتخاذ شد و به چهار كشور ديگر عضو پيمان ورشو شامل لهستان، مجارستان، بلغارستان و آلمان شرقي كه از دستورات مسكو پيروي ميكردند ابلاغ گرديد. در نهايت، 24 لشكر از نيروهاي پيمان ورشو در شامگاه روز بيستم اوت 1968م وارد خاك چكسلواكي شدند و بدون برخورد با مقاومتي به طرف پايتخت پيشروي كردند. دوبچك كه غافلگير شده بود و مقاومت در برابر نيروهاي پيمان ورشو را بيفايده ميدانست از نيروهاي مسلح چكسلواكي خواست كه از مقاومت در برابر متجاوزين خودداري كنند. دنياي غرب همچنان كه چكسلواكي را در آغاز جنگ جهاني دوم، در برابر آلمان تنها گذاشته بود، در اينجا هم جز صدور چند اعلاميه و اعتراض لفظي كاري نكرد، زيرا چكسلواكي به موجب تعهدات پيمان يالتا، منطقه تحت نفوذ شوروي به شمار ميرفت. بِرِژنف نيز تجاوز نيروهاي پيمان ورشو به چكسلواكي را اينگونه توجيه كرد كه هرگاه دستآوردهاي سوسياليسم در يك كشور سوسياليستي به خطر بيفتد، كشورهاي ديگر سوسياليست براي حفظ و حراست از آن، مسئوليت مشترك دارند. اين نظريه بعدها به عنوان دكترين بِرژنِف يا اصل حاكميت محدود نيز شهرت يافت. بِرژنِف در همان روزهاي اول اشغال چكسلواكي، دستور ربودن الكساندر دوبچك را صادر كرد و پس از مذاكراتي با وي در مسكو، او را بر سر كار قبلي خود نهاد. اما اين امر حيلهاي بود كه بِرژنِف براي آرام كردن اوضاع به كار بُرد. در هفدهم آوريل 1969م، دوبچك از سمت دبيركلي حزب كمونيست بركنار شد و دولت مطيع مسكو بر سر كار آمد.
تازه های تقویم
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}