گابريل دانونزيو، در سيزدهم مارس 1863م در ايتاليا به دنيا آمد و پس از طي تحصيلات خود، درصدد برآمد تا نويسندگي را پيشه خود سازد. او نخستين ديوان اشعار خود را در 16 سالگي انتشار داد و در سال‏هاي بعد ديوان‏ها و رمان‏هاي ديگري منتشر كرد. دانونزيو مدتي نيز به روزنامه‏نويسي، نقادي هنر و تاريخ نويسي مشغول شد و در زمان جنگ جهاني اول، در مقام فرماندهي يك هنگ هوايى، چندين بار شهر ويِن را بمباران كرد. او هم‏چنين پس از جنگ، براي اولين بار، اساس فاشيسم را كه خواهان برتري‏جويى ملي يا نژادي، اعمال زور و خشونت، رهبري استبدادي و برخورد شديد با مخالفان است، پي ريزي كرد. با اين حال، دانونزيو در كنار فعاليت‏هاي اجتماعي، سياسي و نظامي، به كارهاي ادبي هم اشتغال داشت و به شهرت رسيد. مشخصه بخش اعظم زندگي او، جسارت، لجام گسيختگي، احساساتي‏گري و بي‏نظمي بود. او آينه‏اي در برابر طبيعت قرار نمي‏دهد و هدف او كلاً زيبايى‏شناسي است. تمايل وي بيشتر به جلوه گر ساختن زيبايى است تا توصيف زندگي. زيبايى از ديدگاه دانونزيو عبارت است از زيبايى نفساني. او را به عمق احساس يا انديشه، راهي نيست. دانونزيو در نمايش‏نامه‏نويسي، هيچ گونه توفيقي نيافته است زيرا نمايش‏نامه‏ هايش عملاً فاقد تحرك و بيش از اندازه ذهني است. با اين حال از وي داستان‏هاي متعددي برجاي مانده كه او را در شمار نويسندگان بزرگ قرار داده است و برايش شهرتي فراوان به ارمغان آورده است. آثاري هم‏چون سرزمين دست نخورده، هوس و آتش از جمله كارهاي اوست كه شهرتي جهاني دارند. از لحاظ شيوه نگارش، دانونزيو به كلمه، ارزش زندگي مي‏دهد، كلمه، شدت و حدّت زندگي را چنان بيان مي‏كند كه قدرت تخيّل به تنهايى قادر به وصف آن نيست. شخصيت كم نظير او از استعدادهاي گوناگون برخوردار بود، اما به سبب بي‏پروايى در بيان و گستاخي در اظهار عقايد شخصي، غالباً مورد حمله معاصران قرار مي‏گرفت. دانونزيو را مي‏توان در شمار نويسندگاني قرار داد كه بيش از هر چيز در اين فكر بودند كه زندگي شخصي و خصوصي خود را به صورت شعر و اثري هنري درآورند و از خود قهرماني شگفت‏انگيز بسازند. گابريل دانونزيو، سرانجام در اول مارس 1938م در 75 سالگي در نهايت شهرت جان سپرد.