هِرْبِرْت جورج وِلْزْ، نويسنده و داستان‏نويس معروف و خيال‏پرداز انگليسي در 21 سپتامبر 1866م در ناحيه كنت انگلستان به دنيا آمد. پدر هربرت كاسبي فقير بود كه از عهده مخارج خانواده بر نمي‏آمد، از اين‏رو، هربرت به عنوان فرزند ارشد خانواده از كودكي مشغول به كار شد. با اين حال و با همه دشواري‏ها وي به تحصيلات جدي و مطالعه فراوان پرداخت و پس از طي دوره كالج سلطنتي علوم، در 22 سالگي از دانشگاه لندن در رشته علوم فارغ‏التحصيل گرديد. ولز كار نويسندگي را با نوشته‏هايى در موضوع زيست‏شناسي آغاز كرد و طولي نكشيد كه مخارج خود را از راه نويسندگي تامين نمود. اولين دوره نويسندگي ولز، دوره خلق داستان‏هاي علمي بود و نخستين رمانش به نام ماشين زمان با پيروزي عظيمي روبرو شد. ولز در اين اثر حوادث بي‏شمار و غيرقابل تصور زمان آينده را وصف مي‏كند و در ضمنْ پيشگويى هجوآميزي از جامعه سرمايه‏داري و درسي از جامعه‏شناسي و فرضيه‏هايى علمي به دست مي‏دهد. پيروزي كتاب موجب شد كه ولز از اولين گامْ راه اصلي خود را بيابد. از آن پس او از همه منابع شگفت‏انگيز علمي براي خلق رمان علمي سود برد و دستگاه‏هايى چون ضبط صوت، راديو، بالن، سفر ميان كره‏هاي آسماني، بمب هسته‏اي و مانند آن را براي خلق داستان به كار گرفت. ولز كه از طرفي از خانواده‏اي فقير بود و به بي‏عدالتي‏هاي اجتماعْ واقف، و از طرف ديگر فرهنگي وسيع و آموزشي علمي يافته بود كه اميد برقراري نظامي صحيح و منطقي در جامعه را در او پديد آورده بود، به تدريج به مسائل اجتماعي علاقه‏مند شد و بيش از پيشْ خود را مصلح واقعي و پيامبر الهام بخش پنداشت. او در اين راستا انديشه‏هاي اصلاح طلبانه خويش را در آثار گوناگون عرضه كرد، سپس به خلق داستان‏هاي واقع‏بينانه و انتقادي و هجوآميز روي آورد كه در آنها از دنياي رويا و تخيل دست برداشته و با صراحت به وصف جامعه پرداخته است. ولز در كتاب پيشگويى‏ها، كه كمال مطلوب را پيشرفت صنعت و فن مي‏داند، اميدهايش را نه در زمينه مبارزه طبقاتي، بلكه بر مبناي تعليم و تربيت علمي قرار مي‏دهد كه راه قدرت مطلق را بر عالم طبيعت و بر بشر مي‏گشايد. اما جنگ جهاني اول، به طور عميقْ ولز را آشفته حال ساخت و در آثارش تاثيري فراوان بر جاي گذاشت. او پس از انقلاب سوسياليستي شوروي سابق از آن حمايت كرد اما پس از چندي درباره وضع صنعتي كردن كشور شوروي، دچار ترديد و سرخوردگي شد. در سال‏هاي پس از جنگ، ولز آثارمتعددي درباره انديشه‏هاي سياسي خود انتشار داد كه مهم‏تر از همه، خلاصه تاريخ نام دارد. اين اثر، سرودي درباره قهرمان انسانيت و موعظه‏اي از اصول عقلاني و فلسفه مادي بود كه بلافاصله از طرف يكي از روحانيان مذهبي، پاسخي شديد به آن داده شد. در كتاب ديگر وي به نام توطئه آشكار، ولزْ حكومتي را پيشنهاد مي‏كند كه به وسيله مردان برتر اداره شود و هم‏چنين دنيايى مذهبي كه بر پايه علم استوار باشد. در داستان‏هاي ولز كه از خاطرات و تجربه‏هاي شخصي الهام گرفته، پيوسته عصياني بر ضد جامعه ناقص و سرشار از بي‏عدالتي ديده مي‏شود كه او آرزوي انهدام و از نو ساختن آن را داشته است. هربرت ولز از نويسندگان پر اثري است كه به موضوع‏هاي گوناگون در نويسندگي دست زده است. وي رمان نويس، مورخ، زيست شناس و اقتصاددان است و در تعميم انديشه‏هاي تازه زمان خود، در راه دانش، سياست و ساده گرداندن مسائل اجتماعي، چنانكه درخور فهم عامه باشد، تسلط خاص دارد. اما شهرت ولز بيشتر در رمان‏هاي پرحادثه علمي اوست كه بعدها از بيشتر آن‏ها فيلم سينمايي ساخته شده است. آثار ديگر ولز به سبب آنكه به زمان خاصي بستگي نزديك داشته، اعتبار خود را از دست داده و تنها چون گواهي تاريخي باقي مانده است. هربرت جورج ولز سرانجام در 13 اوت 1946م در هشتاد سالگي جان سپرد.