در انتخابات رياست جمهوري سال 1992م امريكا، بيل كلينتون، نامزد جوان مقام رياست جمهوري، از سوي حزب دموكرات به پيروزي غيرمنتظره‏اي دربرابر جورج بوش (پدر) رئيس‏جمهور وقت امريكا و نامزد حزب جمهوري خواه دست يافت و در چهارم نوامبر 1992م به عنوان چهل و دومين رئيس‏جمهور ايالات متحده انتخاب شد. بوش با توجه به پيروزي در جنگ خليج فارس، كلينتون را رقيب جدي و مهمي براي خود نمي‏دانست به همين دليل تلاش زيادي در مبارزات انتخاباتي به خرج نداد. در حالي كه كلينتون به مبارزه تبليغاتي وسيعي در امريكا دست زد و با نطق و بيان قوي، بسياري از راي دهندگان امريكايى را به طرف خود جلب كرد. عامل مهم پيروزي كلينتون در اين انتخابات، علاوه بر نارضايتي مردم از سياست اقتصادي جمهوري‏خواهان و ركورد اقتصاد امريكا، پشتيباني يهوديان اين كشور از وي بود كه بخش اعظم رسانه‏هاي گروهي امريكا را در اختيار دارند. كلينتون در ازاء كمك‏هايى كه از يهوديان به دست آورده بود، از آغاز رياست جمهوريش بيشترين تلاش خود را در زمينه سياست خارجي، معطوف به حل اختلافات رژيم صهيونيستي با همسايگان و فلسطيني‏ها و تثبيت موقعيت رژيم صهيونيستي نمود. او هم‏چنين تعرّضات و تجاوزات ناتمام اسلاف جمهوري خواه خود عليه عراق، سومالي، هائيتي و ديگر مناطق بحراني جهان را كامل‏تر كرد و با عملكرد خود، اين فرضيه غير قابل انكار را يك بار ديگر ثابت نمود كه توسعه‏طلبي و سلطه جويى، استراتژي امريكاست و ارتباطي به احزاب سياسي حاكم بر اين كشور ندارد. كلينتون در انتخابات سال 1996م امريكا، براي دومين بار به مقام رياست جمهوري برگزيده شد تا اين كه در اين دوره، ماجراي رسوايي اخلاقي او با يكي ازدختران كارمند كاخ سفيد، به استيضاح و محاكمه وي در كنگره امريكا انجاميد. بيل كلينتون سرانجام در سال 2001م، پس ازطي هشت سال رياست جمهوري، جاي خود را به جورج بوش (پسر) داد.