فرانسوا رابْلِه، رمان‏نويس، اديب و پزشك فرانسوي در 4 فوریه 1494م در اين كشور به دنيا آمد. وي تحصيلات خود را در صومعه‏اي نزديك زادگاهش انجام داد و پس از آموختن الهيات و حكمت و فلسفه به سِلك روحانيون مذهبي درآمد. اين امر بيشتر به سبب شوق او در فراگرفتن علوم ادبي يونان و روم بود تابه سبب تمايلش به علوم مذهبي و الهي. رابله از آن پس مدتي به سير و سفر و مطالعه و ثبت خاطرات خود پرداخت و با بسياري از فاضلان و اديبان بزرگ زمان آشنايى يافت. او هم‏چنين پس از طي دروس دانشگاهي در رشته پزشكي، به طبابت پرداخت و چندين متن پزشكي را به زبان يوناني با تفسيرهاي شخصي منتشر كرد. رابله هم‏چنين كتاب گارْگانْتوا و سپس رمان بزرگ پانتاگروئل را انتشار داد كه از جانب برخي مقامات علمي و مذهبي به اتهام منافي اخلاق بودن محكوم گرديد و باعث شد كه وي مقام و جايگاه روحانيت خود را ازدست دهد. با اين حال انتشار جلدهاي دوم تا پنجم اين اثر، باعث شهرت زيادي براي رابله شد و با ارائه تغييراتي در جلدهاي بعد، سعي كرد تا رضايت مقامات مذهبي را جلب نمايد. رابله از نظر مورخان، مرد تحول بود و در دوره تحول مي‏زيست. وي از آسايش مي‏گريخت و تشنه تجسس و تبحر بود. همه وقت خود را با شوق و شيفتگي فراوان به آموزش مي‏گذراند. او نمونه كامل عهد رُنِسانس به شمار مي‏آمد كه مي‏كوشيد تا فلسفه و معنويات زمان را در پرتو انديشه‏هاي باستاني، نو گرداند. رابله بيش از هر چيز، در شيوه انشاء و به كار بردن قواعد زبان و بر جا نشاندن درست كلمه و تناسب در تركيب كلام، هنرمندي و استادي دارد و در نوشته‏ها، روح مضحكه‏آميز و هزل و مطايبه فصيح و شيوا را با قدرت نويسندگي مي‏آميزد. وي با خطوط وسيع، چهره‏هاي مختلف انسان را به طور مسخره‏آميز ترسيم مي‏كند و نهاد آدمي را آن چنان كه هست به خواننده القا مي‏نمايد. شگفتي سبك نگارش رابله در آن است كه ميان خنده و دانش، رابطه نزديك برقرار مي‏دارد. درباره او گفته‏اند كه: رابله وجود بشر را به مسخره مي‏گيرد، وجود خدايان را نيز به مسخره مي‏گيرد، اما اين كار را با چنان لطفي انجام مي‏دهد كه نه به بشر لطمه وارد مي‏آوَرد نه به خدايان. فرانسوا رابله سرانجام در 9 آوریل 1553م در 59 سالگي درگذشت.