درگذشت "رالف امرسون" نويسنده و فيلسوف برجسته امريكايي (1882م)
رالْفْ والْدو اِمِرسون، نويسنده، اديب و فيلسوف معروف امريكايى در 25 مه 1803م در امريكا به دنيا آمد. وي كودكي خود را در غم مرگ پدر و رنج تنگدستي پشت سر نهاد و پس از اتمام دروس دانشگاهي خود، به مطالعه فلسفه وتاريخ پرداخت. وي در جواني راهي اروپا شد و پس از آشنايى با افكار دانشمندان و نويسندگان اروپايى، براي ايراد خطابه درباره فلسفه زندگي به سراسر امريكا سفر كرد. هر چند در ابتدا قرار بود كه وي به كليسا بپيوندد، ولي بر اثر بيان نظرات مخالف كليسا، مجبور به كنارهگيري از آن گرديد. امرسون سپس خانهاش را در شهر كنكورْدْ، محفل اهل علم و ادب ساخت و افكار فلسفي خويش را كه بر مبناي سير و سلوك گذارده شده و از حكماي شرق الهام گرفته بود، عرضه كرد. وي در سال 1836م رساله طبيعت را منتشر نمود كه در آن عقيده خود را در مخالفت با فلسفه مادي بيان كرده و عالم طبيعت را مظهري از عالم معنوي و روحاني دانسته است. فلسفه امرسون، يك نظام فلسفي خشك نبود و ادعا نداشت كه انديشهاش از يك ثبات جزمي و يقيني برخوردار است. او بر اين عقيده بود كه همه آدميان، اجزاي حياتي يك وجود هستند و آن، بشريت است. بنابراين كار ما آن است كه وحدت و يكپارچگي انسان را به عنوان جزء و پارهاي از خداوند، دوباره مورد تاييد قرار دهيم. امرسون همچنين بر اين اعتقاد بود كه افراد انسان نامتناهي هستند و زندگي خصوصي هر انساني را ميتوان شكوهمندتر از هر مملكتي در تاريخ گردانيد. امرسون ميخواهد كه هر انسان بر ذات خود تكيه كند. در فلسفه استقلال جهاني امرسون، زيبايىدوستي در شناسايى ارتباطي كه ميان همه افراد بشر وجود دارد نهفته است. امرسون، خدا را واقعيت مطلق ميداند كه از عالم هستي جدا نيست. وي ميگفت: هر جا دو نفر سرگرم گفتگو هستند، نفر سومي هم حاضر است و آن خداست. زندگي مكتبي است براي پرورش دوستي؛ ما هميشه مشتاقيم تا به كلاس توحيدبخش ارواح انساني بشتابيم. هنر دوستي را در خود پرورش ده تا به قلب حقيقت نزديكتر شوي. اگر در دل انساني، تخم لطيف محبت به ديگران كاشته شود و آن انسان احساس كند كه انسانهاي ديگر، خودِ ديگري هستند، اين احساس ميتواند شگرفترين تغييرات را در دنياي ظواهر پديد آورد. به طور كلي، يگانگي بشر، عظمت انسان معمولي و ترقي مستقيم همه آدميان در پرتو سائقه دوستي به سوي شناسايى روحي جهاني كه وحدت بخش همه نفوس فردي است، اصول فيلسوفانه امرسون را شكل ميدهند. امرسونْ شعارِ خود را در آزادي انديشه و هنر اعلام نمود و توجه گروهي را به خود جلب كرد و انديشههايش سرچشمه فكر تازه به شمار آمد. در نظر امرسون، راه حل اصلي براي برطرف كردن سرگشتگي بشر در انتخاب زندگي يا انزوا در جامعه را بايد در وجود خويش جستجو كرد. امرسون در كنار تفكرات فلسفي، به عنوان نويسنده و شاعري توانا، مشهور است. او همچنين سهم موثري در شناساندن رجال ادبي ايران همچون سعدي، حافظ، خيام و مولوي به امريكائيان دارد. امرسون را اولين اديب امريكايى دانستهاند كه با ادبيات ايران آشنا شده است. اشعار امرسون كه رنگي عارفانه دارد و غالباً با حكمت و پند و اندرز آميخته است، در ديوان او انتشار يافتهاند. امرسون با شعر و نوشتههاي فلسفي خود، جنبشي آشكار در افكار ملي امريكا پديد آورد؛ وي در ميان ادباي امريكايي قرن نوزدهم مقام ممتازي كسب كرد و پيشواي رُنِسانْسْ امريكايي به شمار آمد. رالف والدو امرسون سرانجام در 27 آوریل سال 1882م در 79 سالگي درگذشت. با اين حال، آثار كامل امرسون، 22 سال پس از مرگش در سال 1904م، در 12 جلد انتشار يافت.
تازه های تقویم
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}