ويليام فالْكنرْ، رمان‏نويس امريكايي در 25 سپتامبر 1897م در ايالت مي‏سي‏سي‏پي امريكا به دنيا آمد. وي در مدرسه، شاگرد متوسطي بود، اما به خواندن آثار نويسندگان شوق فراوان نشان مي‏داد. ولي تحصيلات خود را در سطوح بالا ادامه نداد و براي امرار معاش به شغل‏هاي گوناگون پرداخت. با اين وجود، در حالي كه به كارهاي معمولي اشتغال داشت چندين رمان منتشر كرد اما موفقيتي نصيبش نگرديد. فاكنر در عين حال از خصوصيت‏هاي اخلاقي افراد و دسته‏هاي گوناگون براي خلق قهرمانانش استفاده مي‏كند، پرده نقاشي بزرگي نيز از جامعه‏پيش چشم مي‏گسترد و درد خود را همه‏جا در آثارش عرضه مي‏كند. فاكنر در سال‏هاي بعد زمان متعددي را انتشار داد تا اينكه به شهرت و ثروت دست يافت. وي پيوسته تحت تأثير مسائل نژادي بود و بردگي را گناهي بزرگ مي‏دانست. در آثار فاكنر، پيرمردان و كودكان، پاك و عفيفند و نوجوانان، فاسد و ناتوان و غيرعادي و منحط. در شيوه نگارش فاكنر، داستان‏ها بيشتر به صورت ادامه يك زندگي است كه گاه با كندي و گاه با شتاب پيش مي‏رود و گاه با عبارت‏هاي پرقدرت و سنگين و به صورتي شاعرانه و با زواياي پنهاني. فاكنر به سبب ژرف‏بيني در مسائل عاطفي و محروميت‏هاي افراد انسان در درجه‏هاي گوناگون فكري، و به سبب تجزيه و تحليل دقيق گمراهي‏ها و انحراف‏ها در جامعه پوسيده و منحط، با شيوه نگارش خاص، مشهورترين رمان‏نويس در ادبيات معاصر امريكا شناخته شده است. فاكنر تا آخرين ماه‏هاي عمر به نويسندگي مشغول بود و آثار متعددي نگاشت كه تسخيرناپذير، دهكده، آمرزش براي يك راهبه، تمثيل و محراب از جمله اين رمان هاست. فاكنر در سال 1950م به دريافت جايزه ادبي نوبل و در سال 1954م به دريافت جايزه پوليتزِر نايل آمد. ويليام فاكنر سرانجام در ششم ژوئيه 1962م بر اثر حمله قلبي در 65 سالگي درگذشت.