در سال ۱۳۳۹ش در شهر دزفول ياوري از فرزندان حق، کودکي از خطه هميشه قهرمان‌پرور جنوب به‌نام حبيب در خانواده‌اي مهربان و صميمي پا به عرصه وجود نهاد: شهيد حبيب دارابي. دوران پرنشاط خردسالي را در کنار آغوش گرم خانواده سپري کرد و با فرا رسيدن هفتمين پائيز زندگي، جهت آموختن علم و دانش راهي مدرسه گرديد. او در کنار تحصيل علم از تذهيب نفس و تربيت اخلاق غافل نبود و چون شاگردي در مدرسه عشق حبيب‌وار درس آزادگي را مي‌آموخت و مهرش چون گرمي شعله شمعي در دل دوستان و آشنايان گرمي داشت. پس از پيروزي انقلاب شکوهمند اسلامي و آغاز ناگهاني جنگ تحميلي رژيم متجاوز عراق عليه جمهوري اسلامي ايران و طي دوره آموزش نظامي جهت انجام خدمت مقدس سربازي، به جبهه‌هاي نوراني نبرد حق عليه باطل شتافت و در اين عرصه، آن‌چه را که آموخته بود در بوته آزمايش نهاد و با وجود تمام سختي‌ها به‌واسطه ايماني استوار و دروني پاک، روز به روز پله‌هاي ترقي و ايمان را طي کرده و هر لحظه شوق رسيدن به حق در او پايداتر مي‌گشت. در روزهاي پرالتهاب دفاع مقدس، حبيب پس از مدتي مشمول يک مرخصي کوتاه‌مدت شد ولي شوق خدمت در وجودش سرشار بود و همين امر موجب گرديد که در اين دوره مرخصي به گروه دکتر چمران بپيوندد و پس از طي يک دوره فشرده جنگ‌هاي چريکي، به‌طور داوطلب در عمليات آزادسازي کرخه نور و بستان خدمت نمايد. حبيب پس از اقامه نماز عشق به قلب سپاه دشمن هجوم برد و در تاريخ هشتم شهريورماه سال ۱۳۶۰ هجري شمسي در سن ۲۱ سالگي بر اثر اصابت گلوله در بستان به درجه رفيع شهادت نائل گرديد و عاشورائي گشت. پيکر مطهر شهيد حبيب دارابي پس از چند ماه به دست رزمندگان اسلام افتاد و به زادگاهش منتقل و به خاک سپرده شد.