درسال 1342 در روستاي كاسگرمحله از توابع شهرستان نور استان مازندران چشم به جهان گشود.او همچون سايركودكان روستا با طنين آواي پرندگان و حركات موزون شاخسار درختان و جاري شدن نهرآب و كشتزار و هواي پاك مأنوس شد وقتي پاي در كوچه‌پس كوچه‌هاي محل نهاد دست دوستي در دستان كودكان محل گذاشت. كم‌كم او نيز با بازي‌هاي مختلف آشنا شد به ويژه فوتبال كه خيلي علاقه داشت. با گذشت ايام منصور نيز راهي مدرسه شد روزهاي خوش تحصيل و كسب دانش براي او نيز مانند ساير دانش‌آموزان خاطرات تلخ و شيريني را به همراه داشت. منصور تا كلاس سوم راهنمايي درس خواند و همزمان با اوج‌گيري مبارزات مردمي او نيز با شركت در راهپيمايي‌ها و مراسم مذهبي و با پخش اعلاميه فعاليت‌هاي مذهبي و ديني خودش را آغاز نمود و علي‌رغم سخت‌گيري‌ خانواده لحظه‌اي ترديد به خود راه نداد و استوار و محكم در مسيري كه انتخاب كرده بود كوشا و مصصم قدم برمي‌داشت. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي به خلعت سبزپوش نهاد مقدس سپاه ملبس شد. منصور فردي بسيار خوش‌اخلاق، متعهد، و مسئوليت‌پذير بود. به پدر و مادرش با توجه به تفاوت نظرات فكري بسيار احترام مي‌گذاشت و چهره او از سربزيري و مظلوميتش هميشه براي همه آشكار بود. منصور در سن 20 سالگي ازدواج كرد و فقط2 سال با شريك زندگي‌اش هم خانه بود و در همين مدت كوتاه نيز اغلب در جبهه‌هاي نبرد حضور داشت. آخرين باري كه براي مرخصي به منزل آمده بود گويا مي دانست كه بايد وداع كند صحبتهايش با همسرش سفري بي‌بازگشت را توصيف مي‌كرد سرانجام منصور كاويان‌پور در ساعت 21 مورخ 23/6/1364 در جزيرة‌ مجنون در حاليكه سوار برقايق بود بر هودجي از نور نشست و در درياي شهادت بر ساحل امن وصل قرارگرفت. امروز تنها يادگارش انشاالله زنه نگهدارنده ياد و خاطره او خواهد بود.