عملیات کربلای چهار در چنین روزی از سال ۱۳۶۵ هجری شمسی در منطقه عملیاتی غرب اروندرود آغاز گردید. تصمیم‌ برای یک‌‏سره کردن کار جنگ با اجرای عملیات بزرگ در سال ۱۳۶۵ش تلاش سپاه پاسداران را برای طراحی عملیات کربلای ۴ در منطقه ابوالخصیب و شلمچه با هدف رسیدن به دروازه‌های بصره، در پی داشت. جنگ شهر‌ها در سطح گسترده، حمله به مراکز اقتصادی، صنعتی و نفتی فشار فوق‌العاده‌ای را بر کشور وارد ساخته و به‌‏ویژه، کاهش بسیار زیاد قیمت نفت تا مرز ۵،۵ دلار در هر بشکه موجب تشدید این فشار‌ها شده بود. همراه با این فشار‌ها، تحرک جدید دشمن در عرصه زمینی که پس از اشغال اراضی کشور در آغاز جنگ برای نخستین‌‏بار صورت می‌گرفت، جبهه خودی را تحت فشار قرار داده بود. در چنین شرایطی، براساس راهبرد نظامی ارائه شده از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مسئولان کشور برای نیل به پیروزی در جنگ باید در جبهه جنوب، جاده‌های شمالی و جنوبی بصره و نیز در جبهه شمالی جاده‌های مواصلاتی کرکوک به بغداد، قطع و یا تهدید شوند تا صدور نفت عراق به خارج کاملاً قطع گردد و سپس حرکت اصلی به سمت بغداد شروع شود. بر همین اساس، محاصره و سپس تصرف شهر بصره به‌‏عنوان هدف عملیات اصلی سپاه پاسداران در سال ۱۳۶۵ش مورد توجه قرار گرفت. از دیگر ویژگی‌هایی که باعث انتخاب این منطقه برای عملیات شد، عوارض موجود در زمین غرب اروند در منطقه ابوالخصیب بود، زیرا وجود نهر‌ها، نخلستان‌ها و کانال‌های کشاورزی و نیز عدم وجود استحکامات در منطقه پتروشیمی تا بصره این منطقه را قابل تصرف و پدافند می‌نمود. هم‌‏چنین، به‌‏دلیل آن‌‏که دو جناح منطقه عملیاتی از شمال به آبگرفتگی شلمچه و کانال ماهی و از جنوب به خور زبیر و زمین‌های باتلاقی اطراف آن محدود شده بود، قدرت تحرک دشمن ضعیف برآورد می‌شد. مزیت دیگر منطقه عملیاتی، واگذاری مسئولیت حفاظت و اداره آن به سپاه‌های سوم و هفتم عراق بود. این مسئله، با توجه به مانور عملیات که نفوذ از میان خط حد دو سپاه بود، یکی از ویژگی‌های برجسته منطقه عملیاتی به‌‏شمار می‌رفت. مانور در این عملیات، نقش اساسی و تعیین‌کننده‌ای داشت چرا که تجربه عبور از عرض رودخانه اروند‌ در عملیات والفجر ۸ این‌‏بار می‌بایست در طول رودخانه انجام می‌گرفت و این عبور که خود تاکتیک ویژه و ابتکار عملیات به‌‏شمار می‌رفت، درصورت تحقق جنبه‌های دیگر آن شامل شکستن خط، پاک‌‏سازی، نفوذ در عمق و تسلط بر چند راه ورودی شهر بصره می‌شد، تحول عظیمی در جنگ‌ ایجاد می‌کرد، از این‌‏رو از اردیبهشت تا مهر ۱۳۶۵ش و سپس آذرماه‌‌ همان سال بحث‌های مختلف و طرح‌های گوناگونی ارائه شد، ولی به‌‏دلیل معایب آن‌ها منتفی گردید تا این‌‏که پس از یک دور بحث، طرحی تصویب شد که مورد توافق کلیه فرماندهان بود. در جلسه ۱۶ مهر ۱۳۶۵ش پس از بحث و گفت‌وگو، سرانجام فرماندهان یگان‌ها مانور عملیاتی از پنج ضلعی در شلمچه تا جزیره سهیل در مقابل جزیره مینو را پذیرفتند. آن‌ها پذیرفتند که زمین شلمچه بر زمین مقابل جزیره مینو ترجیح دارد. هم‌‏چنین، اهمیت زمین دو طرف اروند و ابوالخصیب و نیز تاکتیک ویژه برای عبور از تنگه مورد قبول واقع شد. از نیمه دوم مهرماه، کار آماده‌سازی منطقه عملیات با جدیت پیگیری شد. در حین این پیگیری و پیشبرد امور، بحث مانور باز هم مطرح شد و سرانجام در آذرماه فرمانده سپاه با دریافت نظرات و مسائل جدید طی جلسه‌ای با هاشمی رفسنجانی، خط جدید کاری را به نیروی زمینی سپاه ابلاغ کرد. مطابق آخرین تصمیم‌گیری و جمع‌بندی وضع موجود برای انجام عملیات کربلای ۴، چهار زمین شلمچه، ابوالخصیب، منطقه مقابل جزیره ام‌الرصاص و حزیره مینو انتخاب شد. این عملیات می‌بایست در ساعت ۲۲:۳۰ در تاریخ سوم دی‌‏ماه سال ۱۳۶۵ هجری شمسی آغاز شود. به‌‏همین خاطر، غواص‌های خودی ساعاتی قبل به درون آب رفته و به سمت خط دشمن حرکت کردند. در این میان، نیروهای دشمن که کاملاً آماده و هوشیار بودند ضمن پرتاب منور، با تیربار و خمپاره به طرف نیروهای خودی شلیک می‌کردند. در مجموع، عملیات خارج از کنترل و هدایت فرماندهی قرار گرفته بود و قبل از هر دستوری، یگان‌ها با توجه به نوع وضعیت و هوشیاری و عکس‌‏العمل دشمن به‌‏محض رسیدن به ساحل، درگیری را آغاز می‌کردند. در این حال، رمز عملیات - یا محمد (ص) - حدود ساعت ۲۲:۴۵ اعلام شد و نیروهای عمل‌‏کننده فقط توانستند در جزایر سهیل، قطعه، ‌ام‌‏الرصاص،‌ ام‌‏البابی و بلجانیه نفوذ کنند و در بعضی مناطق نیز به‌‏صورت موضعی رخنه نمایند. در مقابل، نیروهای دشمن با پرتاب پی‌‏درپی منور و اجرای چند مورد بمباران کنار نهر عرایض (عقبه برخی از یگان‌ها) و هم‌‏چنین اجرای آتش مؤثر روی رودخانه اروند، عملاً سازمان غواص‌ها و نیز نیروهای موج دوم و سوم را به هم زد؛ به‌‏طوری‌‏که نیروهای یگان‌های مجاور بعضاً پراکنده شده و اغلب نمی‌توانستند روی هدف عمل نمایند‌. یکی از مناطق حساس عملیات، جزیره ام‌‏الرصاص و نوک بوارین بود که به‌‏رغم تلاش بسیاری که برای تصرف آن انجام شد، به‌‏خاطر هوشیاری دشمن امکان ادامه درگیری از میان رفت. دشمن با شلیک پرحجم تیربار روی آب، از عبور نیرو‌ها از تنگه ‌ام‌‏الرصاص - بوارین جلوگیری کرد. مضافاً به این‌‏که به‌‏خاطر حساسیتی که دشمن نسبت به ام‌الرصاص داشت، در پدافند آن از ۹ رده مانع طبیعی و مصنوعی بهره می‌برد، به‌‏طوری‌‏که هرگاه از هر خط عقب رانده می‌شد، در خط بعدی که نسبت به خط قبلی اشراف و تسلط داشت، مقاومت می‌کرد. در این حال، با توجه به هوشیاری دشمن، امکان ادامه عملیات میسر نبود، لذا به‌‏منظور حفظ قوا و طراحی مجدد عملیات آتی، از ادامه نبرد اجتناب شد.