شهید عباسعلی احمدی در روستای کوچک و زیبای سطر در نزدیکی شهر سنقر از توابع استان کرمانشاه چشم به جهان هستی گشود و کودکی را در دامان پاک خانواده‌ای کشاورز و زحمتکش گذراند. او پس گذراندن تحصیلاتش در مقطع دبستان، برای ادامه تحصیل راهی کرمانشاه شد. عباسعلی بعد از گرفتن مدرک ششم ابتدایی، به‌علت عشق و علاقه زیادی که به پاسداری از حریم کشورش داشت، به استخدام ارتش درآمد و در آموزشگاه گروهبانی تهران مشغول گذراندن آموزش نظامی شد. چندی بعد، به تیپ دزفول منتقل شد و در همین ایام (سال ۱۳۵۱ش) با دوشیزه‌ای مؤمن و مهربان ازدواج کرد و هم‌زمان پس از اخذ مدرک دیپلم، در کنکور دانشکده افسری پذیرفته شد و پس از پایان دوره مقدماتی در شیراز، به لشگر ۱۶ زرهی قزوین منتقل شده و در تیپ همدان خدمت را ادامه داد. سال ۱۳۵۵ش به زادگاه خود کرمانشاه منتقل شد و در همین دوران بود که به سیل انقلابیون پیوست و انزجار و نفرت خود را از رژیم منفور پهلوی اعلام کرد، به‌گونه‌ای‌که فعالیت‌های انقلابی‌اش سبب شد که در سال ۱۳۵۷ش به اسارت ساواک درآید و تا شب ۲۲ بهمن در زندان دژبان به‌سر برد. پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی برای مبارزه و سرکوبی تحرکات منافقین و عوامل ضد انقلاب در کردستان در تاریخ ۲۶ مردادماه ۱۳۵۸ش عازم پاوه شد و با آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، به‌همراه گروهان خود عازم گیلانغرب شد و در محور گروه نو، سرپل و کوره‌موش با دلاوری‌های فراوان مانع پیشروی نیروهای دشمن شد. در همین عملیات‌ها بود که از ۵ ناحیه بدن هدف اصابت گلوله قرار گرفت اما عشق حضور، سبب شد که دوباره و پس از مختصری استراحت در بیمارستان، با بدنی مجروح عازم میدان مبارزه شود. سرانجام روز چهاردهم دی‌ماه سال ۱۳۵۹ هجری شمسی در ساعت ۴ بامداد، شهادت‌نامه سرخش به تأیید حضرت حق رسید و او درحالی‌که فرماندهی گروهان یگان رزمی گردان ۲۸۵ تانک از تیپ لشگر ۸۱ را بر عهده داشت، طی عملیات مطلع‌الفجر بر اثر انفجار مین به آرزوی همیشگی خود یعنی شهادت فی سبیل‌الله رسید.