شهید قاسم نامداری در سال ۱۳۴۵ش در یک خانواده مذهبی در روستای اکبرآباد از توابع شهرستان کوار از استان فارس چشم به جهان هستی گشود. قاسم، مدارج تحصیلی را در روستای اکبرآباد کوار و تا مقطع پنجم ابتدائی ادامه داد ولی به‌دلیل مشکلات بسیاری که بر سر راه تحصیلش وجود داشت و هم‌چنین نبود مدارس در روستا مجبور به ترک تحصیل شد و از آن پس، به یاری پدر و برادران خود به کار کشاورزی پرداخت. قاسم از‌‌ همان دوران کودکی به‌واسطه اخلاق شایسته مورد توجه خاص و عام بود. بنا به گفته بزرگ‌تر‌ها، عاشق نماز و مسجد بود و در هیچ زمان نماز اول وقت و خدا را فراموش نمی‌کرد. در زمان مبارزات انقلاب اسلامی، همواره در صف تظاهرکنندگان علیه رژیم شاهنشاهی حضور داشت. از جمله فعالیت‌هایش در ایام انقلاب، کمک به مردم جهرم و تسخیر پادگان آنجا بود. بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و قبل از آن نیز در مراسم مداحی، نوحه‌خوانی و سینه‌زنی اباعبدالله حسین (ع) شرکتی فعال داشت. در سال ۱۳۶۱ش عازم جبهه‌های حق علیه باطل شد و بعد از ۴ نوبت و ۶ ماه حضور فعال در جبهه‌های حق علیه باطل، توسط رژیم بعثی در منطقه زبیدات در تاریخ سوم بهمن‌ماه سال ۱۳۶۱ هجری شمسی در سن شانزده سالگی به سوی حق‌تعالی شتافت و از قید و بند دنیا‌‌ رها شد... به نقل از خواهر شهید، قبل از آخرین باری که عازم جبهه‌های حق علیه باطل شد، خواهر و برادرانش را در آغوش کشید و آن‌ها را بوسید و با لبخندی که بر لب داشت، گفت: «به‌زودی برمی‌گردم.» متأسفانه وصیت‌نامه‌ای از این شهید بزرگوار در دست نیست ولی زمانی که عازم جبهه‌های نبرد بود، مادر را فرامی‌خواند و از او می‌خواهد که اگر از جبهه بازنگشت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد، برایش عزاداری نکند و اشک نریزد. درخصوص چگونگی شهادت قاسم نامداری نیز هیچ‌گونه اطلاعی از طریق بنیاد شهید و یا سایر نهادهای مربوط داده نشد تا این‌که برادران این شهید بزرگوار، از طریق رسانه‌های جمعی (رادیو و تلوزیون) متوجه شهادت برادرشان شدند