"آندره ژید" نویسنده ی نامدار فرانسوی که که نوشته هایش تاثیر شگفت آوری بر نسل جوان در سال های پس از جنگ جهانی داشت، در سال 1869 در پاریس به دنیا آمد.خانواده ی او سخت پای بند به سنت های مذهب پروتستان بود و این موضوع تاثیر زیادی برشکل گیری شخصیت او در نوجوانی و جوانی گذاشت.بروز بیماری در کودکی مانع از تحصیلات منظم او شد ،اما علم دوستی و فضای فرهنگی خانواده توانست این خلاء را جبران کند.ژید ، در پانزده سالگی با شوری عارفانه به یکی از بستگانش دل بست و در سال 1895 با او ازدواج کرد. بیست و دو سالگی آغاز فعالیت های ادبی اوست.دوستی با "استفان مالارمه" باعث روی آوردن به مکتب "سمبولیسم" و پدید آوردن آثاری مثل"یادداشت های روزانه ی آندره والتر"،"شعر های آندره والتر"،"رساله ی نرگس"و "سفر اورین" شد.اما پس از مدتی از این مکتب روی گرداند و به تجزیه و تحلیل و تامل در پیچیدگی های زندگی درونی انسان پرداخت.سفر ژید به آفریقا باعث تغییرات بسیاری در روح و جسم او شد و پس از آن ژید از تجربیاتی نوشت که از او انسانی تازه ساخته بود.آثاری هم چون "مائده های زمینی"،"ضد اخلاق"،"در تنگ"و "دخمه های واتیکان" زاییده ی همین انقلاب روحی اند. با آغاز جنگ جهانی اول ژید مدتی خاموشی گزید ؛اما بعد کتاب های "اگر دانه نمیرد"،"کوریدون" و "سکه سازان" را نوشت.او در "اگر دانه نمیرد" واقعیات زندگی اش را بی پرده بیان کرد وبا نوشتن رمان "سکه سازان" شیوه ی تازه ای در رمان فرانسوی بنیاد نهاد. ژید کتاب های "بازگشت از کنگو"و "بازگشت از چاد" را با هدف تاختن به استعمار نوشت؛عضو حزب کمونیست شد ، اما با برآورده نشدن انتظارات و تمایلات عدالت خواهانه اش با نوشتن کتاب " بازگشت از شوروی" از این حزب کناره گرفت. ژید همواره از ریا و تظاهر پرهیز می کرد و گاهی بیان بی پرده ی مسائل اخلاقی باعث برانگیختن دشمنی هایی بر ضد او می شد.او در سال 1947 جایزه ی ادبی نوبل را دریافت کرد و در سال 1951چشم از جهان فرو بست. "مائده های زمینی" کتابی است تماماً در ستایش شادی ،شوق به زندگی و غنیمت شمردن لحظات آن.ژید در این کتاب هم چون عرفای ایرانی خداوند را در همه موجودات هستی متجلی می بیند و آزدانه و برخلاف قید و بند های مذهب رسمی عشق به هستی را مترادف عشق به خداوند می داند. شاید همین همذات پنداری با عرفان ایرانی-اسلامی باعث شد تا کتابش را باقسمتی از آیه ی 22 سوره ی بقره(فاخرج به من الثمرات رزقاً لکم) و مصراعی از حافظ(بخت خواب آلود ما بیدار خواهد شد مگر) آغاز کند.او ،خود ،کتابش را "ستایشی از وارستگی" می نامد.