شهید بشیر قنبری، سال ۱۳۴۴ش در خرامه در خانواده‌ای مذهبی چشم به جهان گشود. در کودکی به‌اتفاق خانواده به شیراز رفت و تحصیلات ابتدایی خود را در شیراز آغاز نمود و مقطع راهنمایی را هم بلافاصله با موفقیت پشت سر گذاشت. بشیر پیوسته قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در تظاهرات و راهپیمایی‌ها شرکت می‌نمود. ضمن تحصیل، اوقات فراغت خود را با فوتبال می‌گذراند. با شروع جنگ تحمیلی در سال سوم و چهارم دبیرستان به مدت هفت ماه به جبهه اعزام شد و پس از اخذ دیپلم به‌عنوان پاسدار وظیفه به ماهشهر اعزام گردید و در تیپ کوثر به خدمت مشغول شد که پس از مدتی خدمت در یکی از مأموریت‌های شناسایی سکوی البکر درحالی‌که به‌اتفاق ۵ قایق دیگر رزمندگان اسلام از مأموریت بازمی‌گشت توسط هواپیماهای عراقی مورد اصابت موشک قرار گرفت و در دهانه خور عبدالله در تاریخ چهاردهم اسفندماه سال ۱۳۶۵ هجری شمسی در سن بیست و یک سالگی به فیض شهادت نائل آمد و مفقود الجسد گردید. بشیر فردی حقیقتاً مؤمن، آرام، متواضع، خوش‌اخلاق و متبسم بود. برای والدینش احترام شایانی قائل بود و با آن‌ها به نرمی برخورد می‌کرد و در کار‌ها به ایشان کمک می‌کرد. به صله رحم اهمیت زیادی می‌داد و با اخلاق و رفتار نیکویش در شاد کردن کسانی که به‌واسطه مشکلات اندوهگین و پریشان بودند، تلاش می‌کرد. شهید قنبری هر صبح و عصر به‌صورت مداوم قرآن را با صدای زیبا و دلنشین تلاوت می‌نمود و در جلسات سخنرانی آیت‌الله شهید دستغیب شرکت فعالی داشت. تابستان‌ها به پدرش در کار بنایی کمک می‌کرد و خود در این حرفه تجربه لازم را به‌دست آورده بود. به ورزش اهمیت زیادی می‌داد و دوستانش را نیز به ورزش کردن تشویق می‌کرد. شهید قنبری جبهه و جنگ و دفاع از سرزمین اسلامی را تکلیف خود می‌دانست و قبل از شهادتش یک‌بار بر اثر اصابت ترکش مجروح شد و یک‌بار هم پایش سوخته بود. او عاشق شهادت بود و چه زیبا به آن دست یافت.