شهید مهدی ابراهیم‌پور فرسنگی، سال ۱۳۴۱ش در کرمان چشم به جهان هستی گشود. تحصیلات خود را در مدرسه بازرگانی تا سال سوم دبیرستان به پایان رساند. مهدی به‏‌همراه پدر کشاورزی می‌کرد. در شانزده سالگی وارد نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد. مهدی قبل از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی نیز در مبارزات و حرکت‏‌های مردمی حضوری فعال داشت و اعلامیه پخش می‌کرد، بسیار عاشق حضرت امام خمینی (ره) بود و همیشه در تظاهرات و راهپیمائی‏‌ها شرکت می‌کرد به‏‌گونه‌ای‏‌که در درگیری مسجد جامع از عمال رژیم طاغوت بسیار کتک خورد. مهدی عاشق جبهه بود به‏‌طوری‏‌که حتی خانواده نمی‌توانستند او را از رفتن به جبهه منصرف کنند. یکی دو ماهی یک‏‌بار به خانه می‌آمد. بسیار ساده‏‌زیست بود، به مادیات اهمیت نمی‌داد. می‌گفت: «دوست دارم توشه‌ آخرت را آماده کنم و بعد از مرگ دست‌هایم را بیرون بگذارید تا همه ببینند دستم خالی است.» خوش‏‌اخلاق و باایمان بود و با بچه‏‌ها خوش‏‌رفتاری می‏‌کرد. پیرو راستین خط امام (ره)، اهل مطالعه و با نماز شب مأنوس بود. احترام ویژه‏‌ای به والدین می‏‌گذاشت و برای حجاب و نماز و مسجد اهمیتی خاص قائل بود. یک شب پدر شهید خواب می‌بیند که دندانش افتاده که تعبیرش شهادت مهدی شد... نحوه عروج ملکوتی شهید مهدی ابراهیم‌پور فرسنگی از زبان برادرش بدین‏‌ترتیب بوده است: «در سال ۱۳۶۱ درحالی‏‌که در اروندکنار بودند همراه ۷۰ نفر دیگر اسیر می‌شوند و به جزیره مجنون منتقل می‌شوند، ایشان ابتدا ترکشی به پایشان اصابت می‌کند و بعد هم یک ترکش دیگر بر پیشانی و چشمشان. همه را شهید می‌کنند هر ۷۰ نفر را و دیگر برای همیشه پیش ما بازنگشت، انگار از خدا خواسته بود که حتی بدنش را هم برای ما نیاورند.» مادر شهید بزرگوار، کبری‏‌سادات ابراهیمی می‌گوید: «ای کاش بدنش را می‌دیدم تا با او وداع می‌کردم، همیشه در خواب و بیداری به دیدنم می‌آید.» آری! مهدی ابراهیم‌پور فرسنگی در تاریخ بیست و یکم اسفندماه سال ۱۳۶۱ هجری شمسی در سن بیست سالگی به‏‌همراه دیگر هم‏‌رزمان جان‏‌برکفش در جزیره مجنون عاشورائی گشت و به پروردگارش پیوست.