شهید عباس ذاکرحسین، بیست و پنجم شهریورماه ۱۳۳۹ش در جنوبی‌ترین نقطه‌ شیراز چشم به جهان هستی گشود.‌ هنوز دوران خردسالی را پشت سر نگذاشته بود که به بیماری مننژیت دچار شد و پزشکان از سلامت و بهبود او قطع امید کردند و پدر که جزو شیفتگان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بود، عاجزانه از خداوند شفاعت فرزندش را خواستار شد و خداوند بار دیگر به او لطف فرمود و عباس را عمری دوباره بخشید. او در هفت سالگی به مدرسه رفت و ضمن آموختن علم، قرائت کلام‌الله مجید را به دیگر دانش‌آموزان آموخت تا آن‌جا که با پول هفتگی خود جوایزی تهیه کرده و به افرادی که احادیث یا قرآن را صحیح می‌خواندند، جایزه می‌داد. ذاکرحسین بعد از اخذ مدرک دیپلم فنی، تمام وقت خود را مصروف مبارزه با فساد و طاغوت و عبادت و خودسازی کرد. او دوستانش را به کوه‌های اطراف شیراز می‌برد و در آن‌جا علیه استبداد پهلوی صحبت می‌‌کرد. اولین فعالیت انقلابی‌اش حمله به مشروب‌فروشی‌ها و سینما‌ها بود. او با دوستانش شیشه‌های مشروب را خرد می‌کرد که توسط عمال شهربانی بازداشت شد. در این زمان، به عضویت گروه مسلح حزب‌اللهی درآمد. در این دوران، برادرش سعید نیز جزو مبارزین انقلابی بود و توسط ساواک دستگیر گشت. عباس با پخش اعلامیه و پوسترهای امام (ره) و حضور در تظاهرات، مبارزاتش را آشکار‌تر ساخت و در یکی از همین راهپیمایی‌ها ساواک موتورسیلکت او را به غنیمت گرفت. به‌دنبال پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، پوسترهای زیادی از تصاویر امام (ره) تهیه کرد و در بین دوستانش پخش نمود و اندک زمانی بعد، لباس سبز سپاه را بر تن کرد و عازم خطوط مقدم جبهه‌های جهاد گشت. عباس پس از عضویت در نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به تهران رفت و با طی دوره‌ کوتاه اطلاعاتی، به جبهه شوش اعزام و با سمت فرمانده اطلاعات مشغول انجام وظیفه شد. عباس ذاکرحسین، سرانجام در روز چهارم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۶۰ هجری شمسی طی یک مأموریت شناسایی در منطقه‌ شوش در سن بیست و یک سالگی به بیکران آسمان بال گشود. شهید آیت‌الله دستغیب بر پیکرش نماز خواند و شهید عباس ذاکرحسین بر دست‌های مردم داغ‌دار شیراز به سوی آرامگاه ابدی‌اش رهسپار گردید.