شهادت شهید اکبر ابراهیم زاده (1367ش)
شهید اکبر ابراهیمزاده، دوم تیرماه ۱۳۴۳ش در خانوادهای مذهبی و در آغوش پرمهر پدر و مادری مهربان چشم به جهان هستی گشود. وی تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مدارس رحمتپور و پوریای ولی کلاچای (رودسر) در شرایطی دنبال نمود که در آن ایام حرکت میلیونی مردم ایران در خروش عظیم علیه رژیم سفاک پهلوی به اوج خود رسیده بود. ابراهیمزاده نیز در این امواج عظیم ملت ایران به خروش درآمد و در اوائل پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی با تحولی که در رشد شخصیت او پدیدار گشت، جذب تشکیلات حزب جمهوری اسلامی گردید و در این راستا، تحصیلات خود را در رشته علوم تجربی در دبیرستان هفده شهریور کلاچای رها کرد و با آغاز مرحلهای حساس در انقلاب اسلامی و وقوع جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران و ایجاد تشکیلات بسیج، او نیز جزو لبیکگویان فرامین رهبر کبیر انقلاب اسلامی گردید و با ثبتنام در این نهاد خودجوش و مردمی، به فراگیری فنون نظامی پرداخت و در اولین اعزام بسیج شهر کلاچای همراه تعدادی از همرزمان خویش در منطقه سرپل ذهاب طی سالهای ۱۳۵۹ش-۱۳۶۰ش حضور یافت و به دفاع از خاک و کیان اسلام پرداخت و مدتی بعد به فرمان تاریخی امام امت (ره) مبنی بر شکستن حصر آبادان در عملیات افتخارآفرین ثامنالائمه (ع) گوش جان سپرد و در اثر انفجار مین مجروح گردید و بلافاصله به بیمارستان منتقل شد و پس از معالجات اولیه، به خیل جانبازان انقلاب اسلامی پیوست. پس از بهبود نسبی و یازده ماه معالجه، از بیمارستان شهید چمران مرخص شد و به فعالیتهای خود ادامه داد. اکبر در سال ۱۳۶۲ش وارد تشکیلات بسیج سپاه پاسداران گردید. وی در ابتدا بهعنوان عضو ویژه و پس از مدتی بهعنوان عضو رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان رودسر به پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی پرداخت. در ابتدا بهعنوان مسئول پرسنلی بسیج کلاچای و بهدنبال آن، مسئول بسیج واجارگاه و پس از مدتی بهدلیل حساسیت منطقه «بیبالان»، مسئولیت بسیج آن منطقه را پذیرفت و عمده تلاش خویش را مصروف پاسداری از انقلاب و جذب نیروهای مؤمن و مخلص جهت فعالیت در این تشکیلات نمود. پس از فعال شدن آتش جنگ و بهکارگیری سلاحهای شیمیایی توسط ارتش بعث عراق و اطاعت از فرمان امام راحل (ره) مبنی بر اینکه هر کس توان برداشتن اسلحه را دارد باید به تکلیف خویش عمل نماید، او که یکبار هم آزمایش خود را پس داده بود، پس از طی مراحل آموزش تخصصی تخریب در منطقه شوشتر، به منطقه عملیاتی - بهعنوان تخریبچی - شتافت و در چند عملیات حضوری فعال داشت. اکبر ابراهیمزاده انسانی وارسته، عارف و باتقوا بود. تقرب به قرب الهی، اعتقاد راسخ در کارها و اهداف بلند انقلاب اسلامی از اکبر انسانی ساخته بود که همه به او عشق میورزیدند. اکبر از کلاس چهارم ابتدایی با کار در کارهای کشاورزی و بنایی هزینه دریافتی خود را به پدر میداد و در کارها و سختیهای زندگی به خانواده کمک میکرد. در دوران انقلاب اسلامی او بههمراه دوستان مذهبیاش با توزیع نوار و عکسهای حضرت امام (ره) و ساخت کوکتلمولوتف و ساخت سلاحهای سبک در دفاع از ارزشهای انقلاب گام برمیداشت. از جمله علاقهمندیهای وی، حضور در مسجد و بسیج بود. او دارای روحیه عرفانی و عبادی بود. سجدههای طولانیاش در مسجد و راز و نیاز با معبود، او را از دیگر جوانان همسن و سالش مجزا کرده بود. اکبر روحیه ایثارگری و فداکاری و مدیریت هم داشت. در عین قاطعیت و شجاعت، بسیار متواضع و دلسوز بود. ابراهیمزاده در سال ۱۳۶۲ش و در سن هجده سالگی بنا به دستور اسلام ازدواج نمود. ملاک انتخاب همسر او، تقوا و حجاب بود. مراسم عقد و عروسی او در نهایت سادگی برگزار شد. حاصل ازدواجش، دو فرزند به نامهای مرضیه و علی بود که در زمان شهادت اکبر، مرضیه دو سال و نیم داشت و علی هنوز متولد نشده بود. جانشین تخریب لشکر قدس گیلان، گمشده خویش را در عملیاتها میجست، سرانجام در مرحله دوم عملیات غرورآفرین نصر ۴ در ماووت عراق، در تاریخ چهارم تیرماه سال ۱۳۶۶ هجری شمسی بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن در سن بیست و سه سالگی دعوت یار را لبیک گفت و به دیدار حضرت حق شتافت. پیکر پاک و مطهر این شهید گرانقدر پس از تشییعی باشکوه، در گلزار شهدای کلاچای به خاک سپرده شد.
تازه های تقویم
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}