ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 23 ساله )

با عرض سلام خدمت مشاور محترم:
در ابتدا اتفاقاتی که برای من افتاده است را برای شما می گویم چون فکر کنم برای پاسخ شما مفید باشد.حدود دو سه ماه قبل خانواده ی بنده فرد خاصی را برای من انتخاب کرده بودند و بدون تحقیق درباره ی خانواده ی دختر برای جلسه خواستگاری قراری گذاشته شد ولی بعد از جلسه ی اول والدین من برای تحقیق درباره ی خانواده ی دختر از فامیل سوال کردند و در نهایت با تحقیقاتی که انجام دادند متوجه شدیم از نظر اخلاقی و اجتماعی دو خانواده به هم نمیخوریم و در نهایت من به مادرم گفتم چون خانواده ی طرف مقابل از نظر اخلاقی کاملا متضاد ما است به درد من نمی خورد و البته به آنها متعرض شدم که چرا قبل از گذاشتن جلسه خواستگاری تحقیقات لازم درباره ی خانواده ی دختر را انجام ندادید.بعد از مدتی از طریق برادرم متوجه شدم خانواده ام فرد دیگری را برای من درنظر گرفته اند و دارن روی خانواده ی دختر تحقیقات کامل انجام میدن ولی خود پدر و مادرم به روی من نمی آورند نمی دانم علتش چیست شاید می خواهند حواس من پرت این جور مساءل نشود و یا عوامل دیگر...
حالا مشکل من اینجاس من حدود یک ماهی هست میخواهم با مادرم درباره ی این موضوع صحبت کنم و بگویم این دختر کیست آیا قراری شما گذاشته اید و کلا سوالاتی در این مورد بپرسم ولی راسیاتش روم نمیشه باهاش صحبت کنم.میخواستم بدون با توجه به این اتفاقاتی که افتاده من چه جوری میتونم سره حرفا با مادرم باز کنم و راحت باهاش حرف بزنم.آخه برا مورد قبلی خودش اومد باهام حرف زد ولی دراین مورد اصن حرفی نمیزنه و به روی من نمیاره.و من دوس دارم بدونم این فرد کیه. به من بگید با چه لحنی و چه جوری سره حرفا باز کنم چون من تا حالا خودم شروع کننده ی این حرفا با مادرم نبودم و ازش خجالت میکشم.لطفا منا راهنمایی کنید...
منتظر پاسخ جنابعالی هستم
باتشکر از راهنمایی شما


مشاور (مریم مردانی)

با سلام و عرض ادب از آنجایی که خواسته شما برقراری ارتباط مستقیم با مادر است مسلما گزینه هایی چون استفاده از برادر به عنوان یک واسطه حذف می شود و البته بهترین شکل ارتباط نیز نوع مستقیم آن است. دقت داشته باشید که شروع صحبت دشوار است و با اولین ارتباط ، سایر ارتباط ها آسانتر خواهد شد. بهتر است اولین باری که قرار است با مادرتان صحبت می کنید ایشان تنها باشند تا حضور دیگران منجر به دشواری کار برای شما نگردد. لازم است در ابتدای صحبت مقدمه چینی کنید البته نیازی به مقدمه های سنگین نیست. مثلا با این سوال شروع کنید که : مادر برای آینده من چه طرحی دارید؟ یا با اشاره به مورد قبلی بگویید : با توجه به اینکه مورد قبلی به نتیجه نرسید برنامه جدیدی ندارید؟ فرد جدیدی را در نظر نگرفته اید؟ دقت داشته باشید که هرگاه تصمیم به این صحبت ها گرفتید لازم نیست از قبل به تمرین های بسیار بپردازید که مثلا چگونه شروع کنم یا چه بگویم. بگذارید برخی صحبت ها در همان لحظه از زبان شما بیان شوند. به قضاوتهای مادر در مورد خود یا واکنش های احتمالی او فکر نکنید و خود را تا حد امکان به طور ناگهانی در موقعیت قرار دهید تا اجتناب کمتری را تجربه کنید. از آنجایی که چاره ای جز مواجهه با این موضوع ندارید هرچه قدر آن را کمتر به تعویق بیندازید دشواری کار کمتر خواهد شد.