با عرض سلام خدمت شما.در جواب سوالاتی که فرموده بودین...
ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 31 ساله )
با عرض سلام خدمت شما.
در جواب سوالاتی که فرموده بودین جواب داده بشه.
1.همین یک فرزند رو دارین؟بله یک فرزند دارم.
---------
2. وابستگی و نگرانی فقط در مورد فرزندتون هست یا نسبت به سایر اعضای خانواده مثل پدر و مادر یا همسر (مثلا اگر دیر از سرکار برگردن یا تلفنشون خاموش باشه) هم همین احساس رو دارین؟نسبت به سایر اعضای خانواده هم همین نگرانی رو دارم ولی بیشتر در مورد پسرم هست.
---------------
3. احساس اضطراب بیش از حد در مورد سایر مسایل زندگی هم دارید (احساس نگرانی بدون دلیل) یا فقط همین جنبه اس؟بله در مورد مسایل زندگی هم گاهی اضطراب دارم.
--------------
4.خواب و تغذیه اتون چطوره؟ میزان خواب... کیفیت خواب ... کیفیت اشتها:خوابم تقریبا خوبه.در مورد تغذیه هم بعضی اوقات کم اشتها هستم.
-----------
5.افکاری که در مورد پسرتون به ذهنتون میاد چی هستند؟مثلن خیلی مواقع میگم نکنه الان رفته بیرون یهو بره تو خیابون.نکنه الان خونه ی فلان فامیل هست از پله ها بیفته.یا گاهی اینجوری فکر میکنم که اگه خدای نکرده از دستش بدم چی میشه و..
-----------
6.آیا افکار آزار دهنده و غیر قابل کنترل دیگری هم دارید که در طول روز اذیتتون می کنه؟درست متوجه نشدم.گاهی اوقات یاده مرگ اذیتم میکنه
--------------
7.آیا نسبت به پاکی و تمیزی یا چک کردن در و اجاق گاز و ... نیز حساس هستین؟قبلن دوران مجردی داشتم چنین مواردی ولی الان خیلی کم یا اصلن ندارم.
--------------
8. از ابتدای تولد این وابستگی به فرزند بوده یا مدتی است که بوجود اومده؟از ابتدا بوده.کلن قبل از تولد فرزندم رو بقیه ی اعضا حساس بودم
--------------
9.آیا قبلا حادثه ای برای فرزندتون یا افراد نزدیک اتفاق افتاده؟نخیر.
-------------
10. رابطه اتتون با همسرتون چطوره؟خیلی خوبه.مشکلی نداشتم.
مشاور (خانم صالحی)
با سلام خدمت شما... سوالاتی که ازتون پرسیدم برای تشخیص وسواس یا افسردگی بود. به نظر میرسه شما بیشتر دچار اختلال اضطرابی هستین که می تونین با یک سری راهکار کنترل اش کنین. مثل ورزش مخصوصا شنا یا یوگا. تکنیک های ریلکسیشن و تنفس ام هم خیلی کمکتون می کنه. شما باید سعی کنین وابستگی اتون رو به فرزندتون کم کنین... دلبستگی مثبته ولی وابستگی به شما و پسرتون آسیب میزنه. باعث کاهش اعتماد به نفس اش میشه و استقلال لازم رو برای حضور در اجتماع پیدا نمی کنه. شما بهتره شروع به تمرین کنین مثلا پسرتون رو بذارین کلاس نقاشی و تو همون زمان خودتون برین کلاس ورزش یا هر کلاس دیگه ای تا ذهنتون مشغول بشه و تو زمان غیبت پسرتون دچار اضطراب و دلواپسی نشین... به این واقعیت فکر کنین که پسرتون همیشه نمیتونه در کنارتون باشه. ما سندرومی داریم توی روان شناسی که بهش میگیم سندروم آشیانه خالی. پدر و مادرایی که بعد از ازدواج و ترک فرزندانشون دچار افسردگی میشن گرفتار این اختلال هستن. بنابراین شما از همین الان شروع کنین به تلاش برای رشد و بالندگی خودتون و پسرتون.مراقبش باشین از دور .. اما بهش چسبندگی نداشته باشین. برای خودتون هدف بذارین... کلاس برین .درس بخونین...هنری یاد بگیرین یا حتی اگه براتون امکان داره بیرون یا داخل خونه کار کنین. گاهی یه زمان هایی رو به همسرتون اختصاص بدین مثلا پسرتون رو بذارین پیش یه ادم مطمئن و برین بیرون با هم یه قهوه بخورین. زندگی شما مجموعه ای از ادمهاست. و نباید بقیه قربانی یک نفر بشن.و در نهایت توکل اتون رو تقویت کنین.اینکه تا خدا نخواد برگی از درخت نمی افته و همیشه مراقب عزیزانمون هست. برای کنترل اضطرابتون اگر مهارتهای بیشتری می خواین.از کمک یه مشاوره استفاده کنین.موفق باشین
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}