ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 23 ساله )

سلام وقتتون بخیر
مدتی است نامزد کردم
همسرم خیلی خانواده دوست وتعصبی هست روی خانوادش
اولویت اول خانوادشه
به نظرتون من چیکارکنم
همسر فرزند چهارم خانواده است(4 تاپسر)
25 سالش هست
همش میگه من از عاق والدین میترسم مجبورم بهشون توجه کنم. دستم زیر سنگه دوست ندارم ناراحت باشن از دستم
به نظرتون چیکارکنم


مشاور (خانم مولوی زاده)

با سلام خدمت شما خواهر گرامی دوست عزیز؛ با توجه به اینکه همسر شما فرزند آخر خانواده می باشد و فرزندان آخر از جایگاه خاصی در خانواده خود برخوردار می باشند و علاوه بر اینکه محور توجه و محبت بوده اند پدر و مادر نوعی از وابستگی را به آنها داشته و این به دلیل موقعیت ایشان به عنوان آخرین فرزند است لذا خدمت شما دوست عزیز عرض می نمایم که هم اکنون که در دوران نامزدی به سر می برید و متوجه این اتفاق گردیده اید در صورتی که نسبت به این موضوع به پذیرش کافی دست یافتید دست به ازدواج زده و تا زمانی که به این پذیرش نرسیده اید ازدواج ننمایید. البته تا حدی پس از گذشت مدتی از زندگی مشترک این وابستگی کمرنگ تر می گردد ولی انتظار تغییر اساسی در این مسئله نداشته باشید. تنها کسی که شناخت بیشتری نسبت به شما دارد خود شما هستید و این شمایید که با توجه به نوع شخصیت خود می توانید در مورد پذیرش و یا عدم پذیرش این موضوع اعلام نظر نمایید. توصیه به شما دوست عزیز این است که پس از قطعیت در پذیرش این موضوع تصمیم نهایی خود را اتخاذ نموده و مسئولیت تصمیم خود را نیز بپذیرید. چرا که دوران نامزدی دوران شناخت است و هیچ انسانی با امید به تغییر دادن طرف مقابل خود نباید ازدواج کند. ازدواج باید بر مبنای شناخت و پذیرش خوبی ها و بدی ها، محاسن و معایب و تمام ویژگیهای اخلاقی و رفتاری همسر صورت پذیرد نه بر مبنای تغییر در زندگی مشترک. در آخر برای شما دوست عزیز از خداوند خوشبختی و سعادت را از درگاه خداوند متعال خواستارم.