وضعیت بد
ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 24 ساله )
سلام خسته نباشید.پسری 24 ساله هستم که شدیدا احساس پوچی میکنم.2سال پیش به دخترخالم علاقه مند شدم و بهش گفتم اون هم به من علاقه مند شد و تا الان با همیم.مشکل من اینه که اصلا نمیتونم کاری پیدا کنم که باهاش بتونم زندگیمو بسازم هردفعه رفتم سراغ کار بعد از چند روز نا امید شدم تا جایی که حتی حاضر شدم بخاطر زندگی دخترخالم از عشقم بگذرم و بهش گفتم برو دنبال زندگی خودت من اصلا وضعیت مناسبی ندارم ولی خب ما شدیدا به هم علاقه داریم و اون گفت که تا آخرش کنارم میمونه.حالا شما بگید من چیکار کنم احساس میکنم همه دنیا از من رو برگردونده
مشاور (خانم طیبه قاسمی)
با عرض سلام خدمت شما برادر گرامی برادر عزیز ، علت اصلی احساس پوچی شما عدم اشتغال شماست که ذات مرد با کار کردن و احساس مفید بودن ،معنا و مفهوم پیدا میکند .«بنشست و به هایهای بگریست/ کآخر چه کنم؟ دوای من چیست؟/ کاری بکن ای نشان کارم/ زین چَه که فروشدم، برآرم/ بیکار نمیتوان نشستن/ در کنج خطاست دست بستن»؛ اینها را مولانا در وصف حال مجنون گفته است؛ کسی که خواستنیترین چیز زندگیاش را بهدست نمیآورد و در حسرتش میسوزد؛ اما اجازه بدهید این وصف حال را برای یک موضوع روزمره هم بهکار ببریم؛ کسی که کار مورد علاقهاش را از دست داده یا هر چه تلاش میکند، مورد مناسبی پیدا نمیکند. او در این دوران گذار، هزار فکر میکند؛ «کآخر چه کنم؟ دوای من چیست؟» در واقع، درماندگی در عبور از یک بحران، بیشتر از خود آن برای ما چالش درست میکند؛ چالشی روانی که با بیپولی، از دست دادن امید، از بین رفتن برنامههای آینده و اعتماد به نفس و البته نگاههای سنگین اطرافیان همراه میشود. میشود کارهایی کرد که هم از زیر بار روانی سنگین بیکاری خلاص شد و هم لقمه نانی به کف آورد؛ فراموش نکنیم که نداشتن یک کار مشخص با درآمد معین، با بیکاری بهمعنای نداشتن و انجام ندادن هیچ کاری، متفاوت است. از قدیم گفتهاند: از تو حرکت، از خدا برکت. هر روز شال و کلاه کنید و از خانه بیرون بروید و بهطور جدی دنبال کار باشید. از هر راهی که ممکن است و به ذهن شما میرسد در جستوجوی کار باشید. میتوانید از طریق اینترنت پیگیری کنید. با دوستان و آشنایان مشکل خودتان را بدون خجالت مطرح کنید. بنگاههای کاریابی هم میتواند کمک بزرگی به شما بکند. علاوه بر این ما به شما توصیه میکنیم که جستوجوی خود را فقط روی یک کار و یک رشته خاص متمرکز نکنید. حتی میشود گفت که کاریابی را شغل جدید و موقت خود بدانید.برنامه روزانه داشته باشید .قدم اول این است که آدم بیکاری نباشید. اینکه از این کار پول قابلقبولی درمیآید یا نه، در درجه دوم اهمیت است. اولویت اول این است که صبح که از خواب بلند میشوید، یک سؤال بزرگ جلویتان سبز نشود که امروز چه کار کنم؟ نداشتن برنامه روزانه، نخستین دلیل برای کلید خوردن فکرهای ناامیدکننده است و البته زمینهساز برای اینکه دیگران بهخودشان اجازه بدهند که در مورد شما قضاوت کنند. بهترین کار در این شرایط این است که نخستین و دمدستیترین کاری که برایتان پیش میآید را انجام بدهید تا عجالتا از بیکاری خلاص شوید.خلاقیت را فراموش نکنید.بهترین کار برای فرار از افسردگی و بیرمقی دوران بیکاری فکر کردن است؛ فکر کردن به راههای تازه. به هر ایده خلاقانه و معقولی که ممکن است برای شما دریچهای تازه باشد. فکر کنید و از شکست و قضاوت دیگران نترسید. البته این به معنی بیگدار به آبزدن نیست. همه جوانب ایدههای خلاق را خوب بررسی کنید ولی نو و غیرمتعارفبودن کار، شما را دلسرد نکند. چندآدم خلاق میشناسید که قبل از شروع کارشان هیچ تضمین صددرصدی برای موفقیت نداشتند؟ حتی خیلی از ایدههای جدید و کارآفرین در ابتدا و قبل از شروع کار مورد تمسخر دیگران بوده است.مهمترین آسیب در این دوران این است که صبوریتان را از دست بدهید؛ بهویژه وقتی که از طرف اطرافیان تحت فشار هستید. مطمئن باشید که کار برای کسی که اهل کار است پیدا میشود اما اگر عصبی و ناامید شوید، فقط مشکل را مضاعف کردهاید چرا که خیلی سریع، تلاشتان برای پیداکردن کار کمرنگ میشود و ناخواسته میپذیرید که قرار است بیکار بمانید.تا مدتی یک جا بمانید.این نکته برای زمانی است که مسیر را پیدا کردهاید؛ مثلا در یک دفتر کاری مرتبط با رشته و تخصصتان در پایینترین رده کاری به یک کار موقت پارهوقت مشغول شدهاید. مطمئن باشید مدیران آنجا شما را زیرنظر دارند. حتی شاید به عمد خواسته باشند با این پیشنهاد، امتحانتان کنند که ببینند چقدر اهل کارید و چقدر بهدنبال ارتقای شغلی هستید، به همین دلیل، شما هم متقابلا همه کارهای آنها را زیرنظر بگیرید. با این هدف که کارشان را خوب یاد بگیرید و بهتدریج قابلیتهایتان را به آنها نشان دهید. این نکته مهمی است که آنها به این نتیجه برسند که شما در این کار توانمند هستید. امید، نگرشی است که هر روز برای رسیدن به آن تلاش میکنید و یک حالت ذهنی همیشگی نیست.«امید حالت انگیزشی مثبتی است که بر نیروی موفق (انرژی معطوف به هدف) و مسیرهای موفق (برنامهریزی برای رسیدن به اهداف) مبتنی است». امید نتیجهی انجام کارهایی است که برای ما لذتبخش هستند و به ما کمک میکنند تا به اهدافمان برسیم.انتظار نداشته باشید که به طور ناگهانی، امیدوارتر شوید. افزایش یا کاهش امید، مانند این نیست که کلیدی را به سادگی روشن یا خاموش کنید! برای داشتن امید به آینده، باید هر روز بر روی نگرشتان کار کنید. این فرایند را به صورت روزانه انجام دهید و توجه خود را بر جنبههایی از زندگیتان متمرکز کنید که بر آنها کنترل دارید. برای نمونه، اگر در مورد توانایی خود برای یافتن کار ناامید هستید، فکر خود را به چیزی که کنترلی بر آن ندارید (مثلا اینکه کسی برای مصاحبهی استخدامی با شما تماس بگیرد) مشغول نکنید. به چیزهایی فکر کنید که در کنترل شما هستند؛ مثلا میتوانید برای شغلهای زیادی درخواست بدهید. هر روز، با تلاش کردن برای انجام کارهایی که در کنترل شما هستند، برای ایجاد امید در خود، گامهای کوچکی بردارید.افکار منفیتان را به چالش بکشید و آنها را نادیده نگیرید.برای امید به آینده، باید بر توانایی خود برای مقابله با افکار منفی و جلوگیری از اینکه این افکار، رفتار شما را کنترل کنند، تلاش کنید. با یادگیری تعامل با احساسات دشواری که در شما ایجاد میشوند (به جای نادیده گرفتن آنها)، میتوانید بفهمید که چرا چنین احساساتی دارید. درک احساساتتان به شما کمک میکند تا با آنها، به شیوهای سازنده برخورد کنید و به این احساسات اجازه ندهید که بر شما غلبه کنند.با شناسایی منبع ناامیدی خود، از دلیل این افکارتان آگاهتر میشوید.یاد بگیرید که در موقعیتهایی که موجب ناراحتی شما میشوند و حس انگیزه را در شما از میان میبرند، چگونه باید عمل کنید.نوشتن یادداشتهای روزانه، به شما کمک میکند تا بفهمید که چرا احساس ناامیدی میکنید و راه بسیار خوبی برای رهایی از استرس است. برای شروع، مکان راحتی را انتخاب کنید و ۲۰ دقیقه از روز را به نوشتن اختصاص دهید. ابتدا با نوشتن در مورد احساسی که دارید، چیزی که به آن فکر میکنید یا هر چه که میخواهید، شروع کنید. میتوانید از دفتر خاطرات، برای ثبت کردن پیشرفت خود، در مسیر دستیابی به اهدافتان نیز استفاده کنید.مثلا میتوانید یک دفتر خاطرات قدردانی داشته باشید و هر شب، به ۳ چیزی فکر کنید که به خاطر آنها سپاسگزار هستید و آنها را در دفتر خود یادداشت کنید. انجام این کار به صورت روزانه، به شما کمک میکند تا چشمانداز امیدبخشتری داشته باشید و علاوه بر آن، بهتر بخوابید و سالمتر باشید. ورزش کنید، غذاهای سالم بخورید، به اندازهی کافی استراحت کنید و آرامش داشته باشید. انجام این کارها به شما کمک میکند تا امید را در خود ایجاد کنید. با مراقبت کردن از خودتان، این سیگنالهای ذهنی را ارسال میکنید که شما شایستگی شاد بودن و رفتار خوب را دارید. حتما زمان کافی را به برآورده کردنِ نیازهای اساسیتان برای ورزش، غذا، خواب و آرامش اختصاص دهید.به طور منظم ورزش کنید؛ هر روز ۳۰ دقیقه، ورزش ملایم انجام دهید.رژیم غذایی متعادلی از مواد غذایی سالمی مانند میوهها، سبزیجات، غلات سبوسدار و پروتئینهای بدون چربی داشته باشید.هر شب، ۷ تا ۹ ساعت بخوابید.دستکم، ۱۵ دقیقه در روز را برای ایجاد آرامش در خود، کنار بگذارید. میتوانید این زمان را به تمرین یوگا، انجام تمرینهای تنفس عمیق یا مراقبه اختصاص دهید.هر روز ۸ لیوان آب بنوشید. ودر پایان اینکه بدانید خداوند در هیچ حال بنده خود را رها نخواهد کرد و منبع انرژی و حلال تمام مشکلات خداست ،پس ارتباط خود را با خداوند محکمتر کنید . با آرزوی خوشبختی و موفقیت روز افزون برای شما .
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}