م ( تحصیلات : دیپلم ، 19 ساله )

سلام.من 19 سالمه و یک سال هست ازدواج کردم. شوهرم پسرعممه.من 2سال پیش ندانسته و از روی احساسات اشتباهاتی کردم و با دونفر رابطه داشتم و بدجوردلم شکست. از پسر عمم کمک خواستم. بعد یک سال واقعا عاشق پسر عمم شدم و وابستش اونم منو دوست داشت و باهم ازدواج کردیم هردو واقعا عاشق همیم. ولی همسرم اصلا به من اعتماد نداره فک میکنه من بهش خیانت میکنم و همش منو محدود میکنه نمیزاره تنها جایی برم و همش به من تهمت میزنه میدونم بخاطر گذشته ای که داشتمه اما من هیچ وقت دنبال هوس نبودم اشتباهم از رو احساس و بچگی بود. دیگه خسته شدم از تهمتاش از محدود کردناش نمیدونم چجوری باهاش رفتار کنم و اعتمادشو جلب کنم. مشکل دیگه من اینه که من دختر کم حرفی هستم این کم حرف بودن من ازارش میده دوست داره جلو بقیه ازش تعریف کنم و طرفدارشو کنم اما من هم روم نمیشه هم نمیدونم چی بگم بیشتر روم نمیشه. همسرم خیلی زود عصبی میشه وقتی میبینه اونجور میخواد نیستم.من ازتون کمک میخوام.نمیدونم باهاش چجوری رفتار کنم نمیخوام زندگیم خراب شه تا الانم بخاطر اینکه همو دوست داریم جدا نشدیم دوست داریم زندگی خوبی داشته باشیم لطفا کمکم کنید ممنون


مشاور (خانم طیبه قاسمی)

با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ، اینکه ایشان نسبت به شما حساس شده اند طبیعی است و به دلیل بازگویی گذشته شما بوده که نباید مطرح میشده ولی به هر حال شما این اشتباه را انجام دادید و به ایشان مطرح کردید . به همسرتان اعتماد كنيد تا وي نيز به شما اعتماد كند. در واقع با انتقال اين احساس مثبت به همسرتان همين احساس را از سوي وي دريافت خواهيد نمود. توجه داشته باشيد كه اين احساس هر قدر صادقانه تر باشد همان قدر قويتر و ارضا كننده تر مي باشد. توضيح اينكه اصولاً هر خصلتي را با كمي تلقين و دادن واكنش مناسب، مي توان در اشخاص ايجاد كرد. وقتي به كسي مي گوييد: «چون به تو اطمينان دارم...» فرد ناخودآگاه از خود انتظار يك فرد مطمئن را دارد مگر آن كه از لحاظ شخصيتي آدم بي وجداني باشد. اعتماد متقابل يكي از رموز روابط صميمي و صادقانه همسران است. قانون طبيعت اين است كه اگر در مقابل اعتماد ديگري نسبت به او بي اعتماد شويد قدر مسلم كم كم اعتماد او نيز نسبت به شما كمرنگ خواهد شد. هر فردي دوست دارد در مقابل كنش هاي مثبتش نسبت به ديگري واكنش هاي مثبت دريافت كند. انسان از اين كه مورد اعتماد همسرش قرار گيرد به خود باليده و از اين كه همسرش وي را به ديگران ترجيح داده و محرم اسرار خود نموده، احساس غرور مي كند، اينجاست كه شما با انتقال احساس مثبت خود به همسرتان همين احساس را از سوي وي دريافت خواهيد نمود. براي همسرتان بهترين ها را انتخاب نماييد؛ اصلي ترين و محوري ترين راهكار جلب اعتماد همسرتان، اين است كه در برخورد با وي، خود را محور قرار داده و هر انتظاري كه از او داريد، همين انتظار را حق او از خود بدانيد. در واقع سعي نماييد هر چه برايتان دوست داشتني است و مي پسنديد كه همسرتان در برخورد گفتاري يا رفتاري با شما چنين باشد، همين انتخاب را براي وي داشته باشيد؛ زيرا اين مسأله خوش بيني وي را نسبت به شما تقويت نموده و در جلب اعتمادش نسبت به شما مؤثر خواهد افتاد . روابط همسرتان با ديگراني كه با آن ها قطع رابطه كرده و يا در روابطشان سوء تفاهماتي پيش آمده را اصلاح نمايید .در برخوردها و روابط متقابل بر همسرتان آسان بگيريد. تصديق وي را از خاطر مبريد؛ يكي از راهكارهاي جلب اعتماد همسر، تصديق سخن و ادعاي اوست. اگر اين اصل در روابط متقابل ميان زوجين رعايت نشود، زندگي برای هر دوي آنها مشكل مي شود؛ زيرا تصديق نكردن همسر، يعني بدگماني و محصول بدگماني، بي اعتمادي است. طبيعي است كه اگر زوجين از سوي همسرشان تصديق شوند، به يكديگر اعتماد پيدا كرده و همين اعتماد، زمينه ساز برخورد صادقانه آنان با يكديگر مي شود.از همسرتان حمايت كنيد؛ راهكار ديگر براي جلب اعتماد همسر، دفاع و حمايت از همسر در حضور و غياب وي است. اگر فردی بنگرد كه همسرش با تمام جديت و تلاش از او در مقابل ديگران (جايي كه حق با اوست) حمايت و پاسداري مي نمايد، اعتمادش به او جلب خواهد شد. از دارايي همسرتان چشم پوشي كنيد؛ يكي از راهكارهاي جلب اعتماد همسر، چشم پوشي از دارايي هاي اوست. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند : «از دنيا چشم بپوش تا خدا تو را دوست بدارد و از آنچه در دست مردم است، چشم بپوش تا مردم تو را دوست بدارند». طبيعي است كه هر انساني به دست رنج خويش حساس بوده و طمع ورزي اطرافيان خود را بر نمي تابد. بخش زيادي از بي اعتمادي حاكم ميان همسران، معلول بدگماني هايي است كه به يكديگر در امور مالي دارند. اگر فرد به طور كلي از آنچه همسرش در اختيار دارد و از آن بهره مند است، چشم بپوشد و به آن ها بي رغبت باشد، همسرش به او اعتماد پيدا كرده و محبوبيت همسرش در نظر وي افزايش مي يابد. و اینکه آیا هر کدام از شما برای‌موبایل‌تان کلمه‌ی عبور گذاشته‌اید؟ احتمال دارد این کار نشانه‌ی مشکل عدم اعتماد باشد. اگرچه حریم خصوصی مهم است، اما نباید بیش از حد از موبایل‌تان محافظت کنید. زمانی که اعتماد واقعی وجود داشته باشد، طرف مقابل حتی اگر به موبایل‌تان دسترسی داشته باشد، به حریم خصوصی‌تان احترام می‌گذارد. اما مهم‌ترین مسئله زمانی است که احساس کنید کسی که به همسرتان زنگ می‌زند، تهدیدی برای رابطه‌تان است؛ آنگاه قطعا مشکلاتی در مورد اعتمادتان وجود دارد.خجالت رو کنار بزارید چون این موضوع روی آینده زندگی و روابطتون تاثیر داره.یکی از المانهایی که نشان می دهد عزت نفس بالاست یا پایین، این است که ما ببینیم چقدر می توانیم از دیگران تعریف بکنیم.یعنی اکثر ما استاد انتقاد کردن هستیم اما زمانی که می خواهیم کوچکترین محبتی انجام بدهیم، حسن جویی کنیم، ویژگی های خوب دیگران را بگوییم دست و پایمان می لرزد و این کار را درست انجام نمی دهیم.به خاطر اینکه اگر من اعتقاد داشته باشم عزت نفس بالایی دارم، به خودم مطمئنم و چون به خودم مطمئنم خودم را بالا می بینم و دوست دارم دست همه را بگیرم و بالا بیاورم، بنابراین خیلی راحت حسن جویی و تعریف می کنم.اما اگر به خودم مطمئن نباشم و حس کنم عزت نفسم کم است، می خواهم همه را با انتقاد پایین بیاورم، بنابراین کار من به صورت روزانه می شود انتقاد کردن، غر زدن و بهانه آوردن!یک فرمول بسیار بسیار عالی وجود دارد که سه گام دارد و ما اگر از این فرمول تبعیت کنیم می توانیم خیلی خوب از دیگران حسن جویی کنیم و ویژگی های خوب آنها را بیان کنیم.فرمول به این صورت است:گام اول :در ابتدا نام شخص را می گوییم.گام دوم : تعریف می کنیم .گام سوم : دلیل تعریف را می گوییم.چرا باید اول نام را بیاوریمزمانی که نام فرد را می گوییم مشخص می شود که این تعریف اختصاصی است یعنی ناخودآگاه شخص ارتباط خیلی خوبی با این تعریف می گیرد،‌ حس نمی کند که ما یک جمله داریم و به همه می گوییم بلکه کاملاً این حس را دارد که این موضوع اختصاصی است.وقتی تعریف می کنیم خُب داریم حسن جویی می کنیم و وقتی دلیلش را می گوییم یعنی اینکه اجازه نمی دهیم حالت چاپلوسی بشود.بگذارید چند مثال بزنم:نام، تعریف، دلیل.همسر عزیزم، (فلانی)، تو واقعاً صبوری به خاطر اینکه سال های اول زندگی سختی های خیلی زیادی را تحمل کردی و من واقعاً از تو ممنونم.یا اینکه همسر عزیزم تو برای من خیلی ارزشمندی چون همیشه من را راهنمایی می کنی و همیشه تجربیاتت را به من میگویی، حتی آنچه که اسرار کار خودت هست را به من می گویی که من در کار خودم دچار اشتباه نشوم.یا همسر عزیزم ، شما فوق العاده مهربان هستید به خاطر اینکه من وقتی نگاه می کنم، نمی دانم واقعاً با این همه دردسری که ایجاد کردم چطوری من را تحمل کردید.انسان ها نیاز به تعریف و حسن جویی دارند تا حالشان خوب بشود و حس بهتری بگیرند تا بهتر کار کنند اما ما دریغ می کنیم!هیچ هزینه ای ندارد!حتی به معادل یک قرص نان هم برای ما هزینه ندارد فقط می توانیم با کلام مان حس خوبی را بدهیم و هزاران انتقادی که در طول روز شده است را با یک حسن جویی می توانیم اثرش را به شدت کم کنیم و روز آن فرد را بسازیم.اگر عادت به حسن جویی نداریم باید کم کم این کار را انجام دهیم.وقتی از خودمان تعریف می کنیم و ویژگی های خوب مان را می نویسیم، حالمان خوب می شود و دوست داریم روز به روز آن ها را بیشتر کنیم. حالا فرض کنیم این کار را برای دیگران انجام بدهیم، برای آنها هم اثر بخش خواهد بود.پس کار ما این است که یک کاری بکنیم که اطرافیان ما از دنیا لذت ببرند.نکته مهم این است که باید حسن جویی خیلی خیلی بیشتر از انتقاد باشد.از شما خواهش می کنم حداقل ۷ روز و روزی ۷ مرتبه حسن جویی را با فرمول نام، تعریف و دلیل تعریف انجام بدهید و ببینیم که بعد از یک هفته خودمان و اطرافیانمان چه حس فوق العاده ای دارند.شما با کمی تمرین اعتماد به نفس و کم حرفی خود را درمان خواهید کرد .هرچقدر بیشتر صحبت کنید و در جمع ها حاضر شوید این کم رویی برطرف خواهد شد . با آرزوی خوشبختی و آرامش در کنار همسرتان برای شما .