ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 22 ساله )

سلام خسته نباشین متشکرم ازکانال خوبتون.خواهش میکنم جوابمو بدین من دختری هستم 20 سالمه ونامزدم 27 سال.نزدیک 2سال هس عقد کردیم ولی زیر یه سقف زندگی نکردیم متاسفانه یه سال هس اختلاف داریم و کارمون تودادگاهه.بخاطراینکه دست بزن داشت من ازایشون شکایت کردم واین کارو سه بار تکرار کرده بودم تو9ماهی که باهم بودیم اختلاف زیادی داشتم مشکلمون سرحرف زدن من بایکی ازدوستام ورفیق بازی ایشون وشکاکککک بودنش وغرور ایشون که موقع حرف شدنمون توجهی بهم نمیکرد وتوهفته یبارم زنگ نمیزد من زنگ میزدم با اصرار مادر شوهرم. بهم دروغم میگف من نمیدونستم تازگیا یکی ازفامیلامون که دوستش هم محسوب میشد بهم گف تازه متوجه چنتا ازدروغاش شدم.تواین مدت قهرمون یبارم بهم زنگ و اس نزده من خیلی سردر گمم من ایشونو دوسدارم ولی اصلا سمتم نمیاد پدرومادرش میان خودش یبارم بهم نگفته ببخش.میگه خجالت میکشم توجمع بگم ببخش غرور دارم خیلی نگران زندگیمم یه راهی نشونم بدین ازشم میپرسن دوسشنداری چرا اینکارارو میکنی تموم کن میگ دوسش نداشتم دم درشون نمیرفتم پانیز طولش میده من نه. میخام زندگیمو درس کنم نمیخام جداشم ولی نمیخام من قدم وردارم چون اشتباه بزرگه رواون کرده بازم میگم دوسشدارم راضیم زندگیه خوبی باهم شروع کنم وهرفداکاری روبخاطرش بکنم.من اولاتا این دوسشنداستم ولی الان خیلی دوسشدارم با اینکه ایشون منو خیلی خیلی شکستن.من میتونم ببخشمش.ممنون میشم راهنماییم کنین


مشاور (خانم طیبه قاسمی)

با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ، در چه مواقعی شوهر شما دچار عصبانیت و پرخاشگری فیزیکی میشده؟! شاید شخصیت او فردی تند مزاج میباشد که سریع واکنش نشان میدهد.خواهر عزیزم شما باید با شناخت کامل از خصوصیات همسر خود وارد زندگی شوید .برخی از افراد یکسری خط قرمزهایی دارند که اگر از انها عدول کنید ؛به شدت عصبانی خواهند شد ،البته ما این رفتار را تایید نمیکنیم ولی بعضی از افراد جز ویژگی های شخصیتی انهاست و تغییر انها به شدت مشکل است .بنابراین باید با پذیرش و شناخت خط قرمزهای این افراد ،زندگی را به کام خود و او شیرین کنیم .همان جور که اشاره فرمودید رفتارهای ناپخته دو طرف منجر به اختلاف شما شده ؛ گاهی اوقات این حرکت نوعی اعتراضه که البته بیشتر مختص به آقایون هست چون خیلی راحت نمیتوانند از مسائلی که تو زندگی باعث رنجششون میشه را بیان کنن و وقتی این مشکلات روی هم تلنبار میشه باسکوت میخواند اعتراض خودشون رو اعلام کنند. و ویژگی اقتدار طلب بودن مردان و این که یک زن در اکثر شرایط حامی مرد خود باشد را شما با عدم مهارت از عمسر خودتان این حس را گرفتید .باید بپذیرید این اختلافات شما ناشی از عدم مهارت های دو طرف شما در زندگی زناشویی میباشد که باید قبل از عروسی ،انها را فراگیرید که دچار مشکل در زندگی مشترکتان نشوید .شناخت تفاوتهای زن و مرد ، کمک زیادی به بهبود روابط شما خواهد کرد .مرد بسیار دوست دارد که زن اقتدار او را حفظ کند و او را در بین جمع با احترام و عزت مندانه ،بالا ببرد .دقیقا خلاف انتظار شما که توقع دارید او در این بین پیش قدم شود و از شما عذرخواهی کند واین اتفاق برای یک مرد بسیار سخت است که در بین اقوام بتواند سر به زیر و خجل برخورد کند و اقتدار خود را در مقابل زنش و دید اطرافیان ،مخدوش نشان دهد .عذر خواهی در خلوت دو نفره توسط مرد باید صورت بگیرد ولی درجمع هرگز از مرد خود یک فرد سرافکنده نسازید چرا که اگر به زندگی هم برگشتید این مرد حس انتقام جویی نسبت به شما خواهد داشت و هرگز این عزت از بین برده را توسط شما فراموش نخواهد کرد . چون خانمها خیلی راحت میتونن اعتراض کنن یا بعبارتی اصلا نمیتونن تو خودشون بریزند ولی در اقایون متفاوت هست. طبق معمول گذشت و سیاست خانمها میتواند این مسائله رو حل کنه.مطمئن باشین اونم الان به اندازه شما عذاب میکشه و شاید حتی بیشتر ؛ خیلیا تو اینجور شرایط فکر می کنن که شوهرشون دیگه دوسشون نداره؛ اون الان منتظر یه حرف، حرکت یا اشاره از طرف شماست که بهش ثابت کنه واقعا دوسش دارین؛ پس شما پا پیش بذارین و با ایشان یک قرار ملاقات بزارین و با یکدیگر صحبت کنید.شما و همسرتون اول راهید همه اول زندگی یه کم ناسازگاری اخلاقی دارن کم کم هر دو باید بفهمید زندگی میدان جنگ نیست .اگر همو دوست دارید پس گذشتن از غرور باید آسون باشه .از همین اول یاد بگیرید پای خانواده ها رو وسط نکشید . دو تایی با هم دوست باشید هر دل خوری دارید بهم بگید کینه بدل نگیرید .مگه نمیشه غرور را که آدم را به بیراهه میبره به خاطر عزیزترین فرد زندگی زیر پا گذاشت ؟ در زندگی مشترک اشتباهات یکدیگر را باید پوشاند و جبران کرد نه اینکه انتقام گرفت برای خنک شدن دل . هردو کار اشتباهی کردین . شما به جای اینکه تکیه گاه او باشین تکیه گاهش را ویران کردین .شاید اون هم باشکستن شما داشت دلش رو خنک میکرد (به اشتباه) که شما سر رسیدین و مقابله به مثل کردید و اقتدار او رو ازش گرفتین که مهمترین چیز برای یک مرده . اطمینان داشته باشید که اگر پیش قدم شوید ضرر نکردین هم از ثواب اخروی اون بهره بردید و هم دوباره همسرتون رو به دست آوردین .واقعیت این است که تا زمانی می شود به یک مشکل پرداخت و آن را حل کرد که هر دو طرف به صحبت درباره آن تمایل داشته باشند.همان طور که می دانیم رفتارها در دوران کودکی بیشتر با مشاهده رفتار والدین آموخته می شوند. اگر در الگوهای رفتاری والدین این افراد دقت کنید یعنی از آن ها سوال شود که وقتی پدر و مادرتان با هم دچار مشکل می شدند نتیجه نهایی بحث آنان چه می شد، بیشتر آن ها این طور جواب می دهند که مثلاً پدر یا مادر قهر می کرد و موقعیت را ترک می کرد! همچنین این باور در این خانواده ها ایجاد و تقویت می شود که در بحث و صحبت درباره یک مشکل، همیشه باید یک نفر پیروز شود. در صورتی که در بحث و صحبت کردن درباره مشکلات پیش آمده، برد و باختی وجود ندارد؛ یعنی ممکن است دو نفر مدت ها درباره آن موضوع با هم بحث کنند و در نهایت به نتیجه مشخصی هم نرسند. پس این سوال پیش می آید که هدف این بحث کردن چیست؟ هدف اصلی صحبت کردن درباره یک مشکل، گفتن از احساسات و ناراحتی ها به جای نادیده گرفتن آن هاست .همیشه سعی کنید درباره مشکلی که با همسرتان دارید، با او صحبت کنید حتی اگر ظاهراً به حرف شما گوش نمی کند. می توانید برای او یادداشتی بگذارید یا پیامکی بفرستید. در ضمن از مردها در بیشتر مواقع انتظار جواب نداشته باشید چون مردها به ندرت به اشتباه خود اعتراف می کنند. شاید علت این که همسر شما قهر می کند این است که فکر می کند نمی تواند در صحبت با شما پیروز شود یا به نتیجه دلخواهش برسد.برای این که بتوانید همسرتان را برای صحبت کردن با خودتان درباره مشکلات قانع کنید ابتدا سعی کنید به طور کامل به صحبت های او گوش کنید. در این مرحله از خودتان هیچ دفاعی نکنید یعنی سعی نکنید قضیه را توضیح دهید یا حتی نخواهید از ناراحتی همسرتان با این توضیحات کم کنید. از ناراحت شدن همسرتان نترسید، او هم حق دارد گاهی، حتی به اشتباه ناراحت شود. ابتدا همسرتان باید متوجه شود که شما به حرف های او گوش می کنید. خود این کار یعنی گوش کردن، هنر بزرگی است که افراد کمی قادر به انجام آن هستند. وقتی صحبت های همسرتان تمام شد بهتر است در همان موقعیت چیزی در دفاع از خودتان یا برای حل قضیه نگویید و آن را به موقعیت دیگری موکول کنید و اگر نمی توانید تا آن موقع صبر کنید از همسرتان بپرسید که آیا دوست دارد شما در جواب حرف هایش چیزی بگویید یا نه. اگر خواست برایش توضیح دهید.نترسید از این که گاهی در بحث ها محکوم شوید یا همسرتان حرف شما را درست متوجه نشود. باز هم در آینده فرصت این را خواهید یافت که درباره آن حرف بزنید شاید وقتی که هیچ کدامتان عصبانی یا ناراحت نیستید و می توانید خوب به حرف های هم گوش بدهید.خواهر عزیزم با یادگیری مهارت های حل تعارض ،زندگی را با یکدیگر بسازید و توقعات درست و اصولی را به جای توقعات ایده ال و ارمانی خود قرار دهید . با آرزوی خوشبختی و آرامش در کنار همسرتان برای شما